به گزارش شمس؛ مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله در نشست تخصصی بررسی راه حلها و چالشهای فرونشست زمین گفت: از اواخر دهه ۲۰، ایستگاههای هواشناسی متوسط دما را سنجش میکردند، زیرا فرودگاهها از همان مقطع زمانی در حال گسترش بودند و برای انجام کارهای هوانوردی نیاز به سنجش دما در فرودگاهها بود. ابتدا ۵ ایستگاههای هواشناسی ایجاد که یکی از آنها ایستگاه مهرآباد بود.
این دکتری زلزله شناسی افزود: طبق برآوردهای علمیاز دهه سی تاکنون، متوسط دما دو و نیم تا سه درجه گرمتر شده است. البته عدد گرمتر شدن و سنجش دمای هوا در فرودگاهها که در مجاورت شهرها قرار دارند، بیش تر از این حد است زیرا شهرها تحت تاثیر جزیرههای حرارتی هستند و به صورت محلی و منظقه ای دما را بالاتر میبرند.
وی اظهارداشت: اکنون گرمتر شدن هوا، باعث کاهش بارندگیها شده، مخصوصا در دهه گذشته میزان بارندگیها به طور متوسط ده درصد کمتر از متوسط پنجاه سال اخیر شده است.
زارع عنوان کرد: در حال حاضر با این شاخص ها، شواهد و علایمیاز تغییرات اقلیمیدر ایران دیده میشود. مثلا سیلاب فروردین سال ۹۸ به ۱۶ استان کشور خسارت وارد کرد. بارندگی ناگهانی که در برخی از نقاط کشور طی چند روز و در برخی نواحی طی دو هفته رخ داد، سیلابهای عظیمیبه وجود آورد؛درحایل که این حجم بارش در حد قابل انتظار برای هر ۲۰۰سال یکبار بود.
زارع به ارتباط تغییر اقلیم و ایجاد مخاطرات زمین شناسی اشاره کرد و گفت: اکنون اقلیم شناسان بر اساس شواهد موجود به دنبال این مساله هستند که آیا تغییر اقلیم به طور قطعی در ایران رخ داده است یا خیر. طبق گفته دکتر علیجانی، اقلیم شناس برجسته ایرانی، اکنون شواهدی از تغییر اقلیم در ایران مشاهده میشود. به گزارش سیناپرس، وی افزود: تغییرات اقلیمیارتباط مستقیمیبا مخاطرات مختلف زمین شناسی دارد. گاهی اوقات این اتفاقها توسط انسان به علت برهم زدن تعادل و مصرف منابع طبیعی تشدید میشود.
تهران، کرج، تبریز، مشهد، کرمان، بندرعباس و بسیاری از مراکز استانهای اصلی اکنون در وضعیت خطر نسبی بالای زلزله قرار دارند. در این بین ریسک خطر وقوع زلزله در پایتخت به دلیل جمعیت زیاد و بلند مرتبه سازی بیش از همه جاست. البته از نظر میزان جابه جایی گسل و گسیختگی گسل ها، هیچ شهری مانند تبریز در ایران نیست.
وی تصریح کرد: افزایش جمعیت و استقرار انسانها در یک منطقه باعث میشود تا نیاز آبی این مناطق با مشکلاتی مواجه شود. اگر نیاز آبی این مناطق از طریق بارندگی تامین نشود، آنها مجبور میشوند به سراغ منابع دیگری مانند برداشت از سفرههای زیرزمینی بروند. بنابراین طی پنج دهه گذشته، مشخصا در ایران به سراغ آبهای زیرزمینی و استفاده بی رویه از این منابع آبی رفته ایم.
زارع گفت: استفاده بیش از اندازه آبهای زیرزمینی به مرگ آبخوانهای بسیاری از دشتها منجر شده است. به طوری که اکنون از مجموع ۶۰۹ دشت ایران، ۴۲۰ دشت دچار تنش آبی هستند.
به گفته وی، هم اکنون برخی از کارشناسان معتقدند که این دشتها از تنش آبی نیز فراتر رفته و دچار بحران آب شده اند زیرا حدود ۴۰ درصد از تجدید پذیرها باید از آبخوانها استفاده شود و ما اکنون در ایران بیش از ۸۵ درصد از آبخوانها بهره برداری کرده ایم؛ یعنی به طور مستقیم از همه آبخوانها استفاده کرده ایم و این مساله شرایط کشور را تنش آلود میکند.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله گفت: از فاکتورها و المانهای دیگری که توسط تغییر آبخوانها ایجاد میشود، میتوان به فرونشستهای زمین و تحریک گسلها و لرزه خیری محدوده شهرها اشاره کرد. هم اکنون به طور خاص در چند نقطه از استان تهران به روی این مساله در حال تحقیق هستیم. شواهدی را نیز مشاهده کرده ایم که قابل طرح است. طی چند سال اخیر نیز در دیگر نقاط کشور و دنیا نیز شواهدی در این خصوص مطرح شده و موضوع روز دنیاست.
زارع افزود: هم اکنون اهمیت این مساله باعث پایش و بررسی محدوده شهر تهران شده است. اگر ۲۰۰سال پیش در محدوده شهر تهران و اطرافش، همین سطح لرزه خیزی و تغییرات شکل پوسته، وجود داشت، تنها پنجاه هزار نفر تحت تاثیر زلزله قرار میگرفتند اما اکنون در اطراف شهر تهران از پل هشتگرد تا پردیس ( از استان البرز تا تهران) حدود ۱۷ میلیون نفر در معرض خطر حادثه زلزله قرار دارند.
وی عنوان کرد: منظور این نیست که همه ۱۷ میلیون نفر کشته یا مجروح میشوند اما زندگی آنها به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر این زلزله قرار میگیرد. زلزله ای که شاید ممکن است ۱۵۰ سال دیگر رخ دهد،به دلیل عوامل انسانی میتواند چند سال زودتر به وقوع بپیوندد که این مساله ارزش بررسی و دقت و هشدار دادن دارد.
دکتری زلزله شناسی اظهارداشت: هم اکنون برخی از مناطق کشور که دارای گسلهای فعال هستند به دلیل جمعیت زیاد، بیش از سایر مناطق ایران در معرض خطر وقوع زلزله قرار دارند. تهران، کرج، تبریز، مشهد، کرمان، بندرعباس و بسیاری از مراکز استانهای اصلی اکنون در وضعیت خطر نسبی بالای زلزله قرار دارند. در این بین ریسک خطر وقوع زلزله در پایتخت به دلیل جمعیت زیاد و بلند مرتبه سازی بیش از همه جاست. البته از نظر میزان جابه جایی گسل و گسیختگی گسل ها، هیچ شهری مانند تبریز در ایران نیست.
به گفته وی، میزان جابه جایی گسلها در شمال تبریز ۳ برابر گسلهای دیگر است اما جمعیت این شهر و اطراف آن به اندازه پایتخت نیست. جمعیت محدوده تهران و اطراف آن ۶ برابر بیشتر از جمعیت متمرکز شهر تبریز است. قدر مسلم میزان ریسک زلزله در تهران بیشتر است. شهرستان کرج نیز تقریبا شرایط مشابه تهران را دارد زیرا در ادامه این شهر قرار گرفته و شرایط مخاطره آمیزی نیز دارد.
زارع در رابطه با این مساله که آیا وقوع فرونشست میتواند رابطه ای با وقوع زلزله داشته باشد؟ گفت: به طور مشخص لرزه خیزی هم اکنون در امتداد گسلهای استانهای تهران بیشتر دیده میشود زیرا میزان دستگاههای لرزه نگاری افزایش یافته اما در شرایط مشابه از نظر رخداد به ترتیب در سالهای اخیر حتی بیست و پنج سال اخیر (از سال ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۰) با توجه به سرعت گرفتن برداشت آب از منابع زیرزمینی در استان تهران، در برخی از مناطق تهران، شاهد افزایش میزان زلزلههای کوچک بوده ایم.
وی افزود: از سوی دیگر، زلزله ملارد در ۲۹ آذر ۱۳۹۶ در مجاورت ناحیه فرونشست دشت شهریار و ملارد بود. بررسیهای ما نشان میدهد که احتمالا آن زمین لرزه با تحریک گسلها به دلیل فرونشست همراه بوده که البته به این بدین معنا نیست که فرونشست باعث زلزله شده است. معنی اش این است که این ناحیه پتانسیل زلزله را داشت و با وقوع فرونشست این حادثه رخ داد. در واقع یک تحریکی رخ داده و زلزله ملارد با بزرگی ۵ ریشتر اتفاق افتاده است.
وی یادآورشد: در شرایط عادی هیچ وقت انتظار نداریم با وقوع زلزله ۵ریشتری، تلفاتی به همراه داشته باشیم اما هنگام وقوع این زلزله، یک شب تا صبح، شرایط استان تهران به کلی بهم ریخت و ۷ نفر در اثر این حادثه کشته شدند.
وی اظهارداشت: عجیب تر اینکه روز ۳۰ آذر ۱۳۹۶ آلوده ترین روز شهر در سال به ثبت رسید که این میزان بالای آلودگی و استرس، آمار مرگ متوفیان شهر تهران را افزایش داد.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله گفت: این زلزله تشابه زیادی با زلزله لورکا اسپانیا که اردیبهشت رخ داد، داشت. زلزله لورکا نیز با بزرگای ۵ ریشتر اتفاق افتاد. طبق برآوردها این زلزله نیز به دلیل تحریک گسل و فرونشست زمین اتفاق افتاده است. در حال حاضر شرایط اقلیمیبرخی از نواحی اسپانیا، مشابه ایران است. در اسپانیا نیز مساله خشکسالی و فرونشست مشاهده میشود. البته به شدت ایران نیست.
زارع گفت: همچنین بررسیها نشان میدهد که ما شرایط مشابه ای در کنار گسل پیشوا در وارمین داریم. اکنون فرونشست در این نواحی خیلی سریع در حال اتفاق است. ارزیابیهای سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰نشان میدهد که در بعضی نقاط، فرونشست زمین در دشت ورامین حتی از دشت شهریار بیشتر رکورد زده است؛ عددهای ۴۵ سانتی متر در سال، در برخی از نقاط دشت ورامین بیشتر بوده و حتی ۵۰ سانتی متر هم ثبت شده است.
وی یادآورشد: اکنون شهر پیشوا و ورامین در مجاورت گسل پیشوا قرار دارند. گسل کهریزک نیز در جنوب تهران در مرز بهشت زهرا و باقر شهر و منطقه ۲۰ قرار دارد و جمعیت زیادی در این ناحیه زندگی میکنند. هم اکنون فرونشست در این منطقه، بیش از همه منطقه ۱۹ را تحت تاثیر قرار داده که تا بوستان ولایت (فرودگاه قلعه مرغی سابق) توسعه پیدا کرده است. اکنون مناطق ۹، ۱۰ و ۲۱ نیز تحت تاثیر فرونشست جنوب تهران قرار دارند.
وی عنوان کرد: فرونشست جنوب تهران روی تمام گسلهای منطقه جنوب غرب و جنوب تهران تاثیر دارد. گسل کهریزک و دشت شهریار به طور مستقیم با گسل رباط کریم ارتباط دارند. گسل رباط کریم از شهر رباط کریم، شمال فرودگاه بین المللی امام خمینی رد میشود و مرز جنوبی دشت شهریار، گسل رباط کریم را مشخص میکند.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله درباره مدیریت بحران این مساله اظهارداشت: آن چیزی که ما انتظار داریم یک اقدام عاجل و قاطع ملی است. یعنی در کلان حاکمیت باید به این مساله توجه شود. هرساله ۱۲۰ هزار نفر به جمعیت استان تهران اضافه میشود و این افزایش جمعیت جز ایجاد مشکل حاصل دیگری ندارد.
وی افزود: طی ده سال یک میلیون و دویست نفر به جمعیت تهران اضافه میشود. اگر شهرکهای اطراف تهران نیز افزایش یابد، برای تامین آب به شدت دچار مشکل میشویم. آب مورد نیاز این منطقه باید تامین شود، بنابراین افرادی متقاضی آبهای زیرزمینی و حفر چاههای غیرقانونی خواهند شد.
زارع خاطرنشان کرد: هم اکنون کاری از دست کسی برای خطر وقوع زلزله ساخته نیست اما میتوانیم ریسک این خطر را کاهش دهیم. خطر زلزله مربوط به زمین است اما میتوانیم ریسک پدیده فرونشست و زلزله را کاهش دهیم.
وی در پایان گفت: فرونشست از جمله پدیده هایی است که میتوایم به روی کاهش خطر آن کار کنیم یعنی ما میتوانیم اقدامیانجام دهیم که خطر فرونشست به تدریج کاهش یابد و به سمت حداقل و صفر برسد. مثلا میتوانیم طی برنامه ریزی خطر فرونشست ۲۰سال اینده را در استان تهران از ده به دو سانتی متر برسانیم. همچنین میتوانیم ریسک فرونشست را با مدیریت جمعیت، صرفه جویی و شیوه زندگی مناسب و بکارگیری امکانات فناوری و تکنولوژیهای روز محدودتر کنیم.
انتهای پیام /
- منبع خبر : سیناپرس