حکایتِ ویلای هفتاد میلیاردی و گوشت هفتاد هزار تومانی!/ کاخ‌نشینی عده‌ای روی گُرده کوخ‌نشینان
حکایتِ ویلای هفتاد میلیاردی و گوشت هفتاد هزار تومانی!/ کاخ‌نشینی عده‌ای روی گُرده کوخ‌نشینان
اینکه این روزها عده‌ای در تهران به فکر خرید ویلای هفتاد میلیاردی در لواسان هستند و مردم در صف ایستاده‌اند تا گوشت هفتاد هزار تومانی را چهل هزار تومان بخرند یعنی کاخ‌نشینی عده‌ای روی گُرده کوخ‌نشینان.

به گزارش صفیر، صفحات خبرگزاری‌ها و سایت‌های مختلف را که می‌بینم چشمم به گزارشی درباره لواسان‌نشینی و زندگی لاکچری در شمیرانات و ویلاهای هفتاد میلیاردی می‌افتد، اینکه عده‌ای به فکر ویلای هفتاد میلیاردی هستند و عده‌ای هم در صف ایستاده‌اند تا گوشت هفتاد هزار تومانی را چهل هزار تومان بخرند یعنی کاخ‌نشینی عده‌ای روی گُرده کوخ‌نشینان.

اینکه کارگری که پنج ماه است حقوق نگرفته و باید برای یک کیلو گوشت و سه کیلو مرغ صد هزار تومان بپردازد را کنار بگذاریم، کاخ‌نشینی و لاکچری بازی برخی‌ها را کجای دلمان بگذاریم؟! کجای دلمان بگذاریم که جوانی بیست ساله با ماشین میلیاردی از کنارمان بگذرد و ما همچنان لنگ این باشیم که با اتوبوس برویم یا پای پیاده تا خرج کمتری بر روی دستمان بگذارد. از چه کانالی ثروت جوان ۲۰ ساله و پدرش گذشته که حالا آنها مولتی میلیاردر شده‌اند و دور هم، دور آنهاست؟ اینکه رئیس جمهور پُزِ وزیر جوانش را بدهد خیلی خوب است اما چرا پُزِ ما جوانان را نمی‌دهد که با سیلی صورتمان را سرخ می‌کنیم؟

از قدیم هم راست گفته‌اند که سواره از پیاده خبر ندارد، وزیر و وکیلی که حقوق چند ده میلیونی می‌گیرد از کجا می‌خواهد حالِ کارگری که در این گرانی چندین ماه حقوق نگرفته بداند و برایش قانون تصویب کند؟ فعلا همان وکلای ملت تمام فکر و ذکرشان شده استانی شدن انتخابات و تلاش برای ابدی کردن صندلی‌هایشان!

یا مثلا رئیس سازمان خصوصی سازی از کجا می‌خواهد حال کارگران ماشین‌سازی را که چندین ماه حقوق نگرفته‌اند و تمام آینده‌شان روی هواست بداند وقتی خودش کشتارگاه گوشت ارزان خریده و در حال تجارت است! مهم خصوصی سازی بود که ایشان انجام دادند حال به چه نحوی و با چه قیمتی که اصلا مهم نیست.

یا اصلا مهم نیست که تولیدکنندگان داخلی پدرشان در آمده تا در این بازار دوام بیاورند، در حالیکه در جایی دیگر آقازاده‌ای می‌تواند با یک مجوز کالا وارد کند و میلیارد، میلیارد سود کند و از طرفی دست مردم هم از جنس داخلی و هم جنس خارجی به دلیل گرانی کوتاه بماند.

مهم نیست که برجام قرار بود گشایش درهای اقتصادی برای ما باشد و حال نه تنها گشایشی نبود بلکه دیوار تحریم‌ها را بر سرما خراب کرده و عده‌ای باز هم به جای عذرخواهی یا حداقل سکوت دست پیش را گرفته‌اند که پس نیفتند و بوق و کرنا در دست گرفته‌اند که اصلا برجام قرار نبود مشکلات اقتصادی را حل کند و همینی هم که شد از سرتان زیاد بود! هیچ چیز و هیچ کس مهم نیست و تنها چیزی که مهم است این است؛ این روزها آدم‌های اشتباه در جاهای درستی قرار دارند و آدم‌های درست در جای اشتباه.

  • نویسنده : فرناز پورعباس