اجتماعی شمس: مرگ عزیز جانسوز است و آدمها تا لحظهی تدفین متوفی با نبود او کنار نمیآیند و تا مدتها بر سر نحوهی درگذشت عضوی از خانوادهشان و تلخی رویداد با خود کلنجار میروند. طبیعیست در چنین شرایطی پذیرش اهداء عضو برای اطرافیان بیمار مرگ مغزی بسیار دشوار است و آنان در این لحظات یا منتظر معجزهاند و یا آنکه از اهداء اعضاء بدن عزیزشان به دیگران احساس گناه میکنند.
در سالهای اخیر بهسبب فرهنگسازی گسترده در زمینهی اهدای عضو تابوی مقاومت در برابر این پدیدهی خداپسندانه شکسته است و بهکررات میبینیم عدهای با شور و شوق کارت اهداء عضو دریافت میکنند تا در صورت وقوع اتفاق ناخوشایند و احتمال مرگ مغزی، گامی در جهت اهداء زندگی به بیماران نیازمند برداشته باشند اما با این حال هستند خانوادههایی که علیرغم وصیت متوفیشان به اهداء عضو رضایت نمیدهند و قلب، کبد و کلیههایی که میتواند فردی را نجات دهد و خانوادهای را خوشحال کند زیر خاک میرود.
با یاد اهداءکننده کلیهام زندگی میکنم/”الله اونا غنیغنی رحمت السین”
علی یکی از گیرندگان کلیه فرد دچار مرگ در گفتوگو با خبرنگار شمس میگوید: کارگر سادهای هستم که سالها از مشکلات کلیوی رنج میبردم و بهسبب کثرت متقاضیان در صف، تلاش کردم در بازار آزاد اهداءکننده زنده پیدا کنم اما با اطلاع از مبالغ جا خوردم و دیدم اگر دار و ندارم را هم جمع بفروشم نمیتوانم هزینهی خرید یک کلیه را جور کنم. فروشندگان کلیه نیز آدمهایی بهمراتب فقیرتر و بدبختتر از من بودند که بخت سیاهشان آنان را مجبور به انتشار آگهی کلیهفروشی کرده بود و بههیچ عنوان حاضر به تخفیف نبودند.
او میافزاید: البته آدمی که دردکشیده است بهتر میداند فروشندگان کلیه چقدر بعد اهداء رنج میکشند و شاید کارشان بهجایی بکشد که خود متقاضی پیوند شوند. شاید در سنین جوانی چند سالی دوام بیاورند اما به مرور زمان پیامدهای این کاستی را در بدنشان حس میکنند.
وقتی از علی میپرسیم اهداءکننده عضو به او کیست، خاطرنشان میکند: بعد مدتها انتظار یک روز خبر رسید اهداءکننده پیدا شده است. در چنین شرایطی در ظاهر خوشحال بودیم اما از تهدل بابت مرگ مغزی فردی دیگر متاسف میشدیم. با اینکه خانوادهی متوفی تمایلی به دیدار نداشتند بعد اهداء با سماجت برای تقدیر و تشکر سراغشان را گرفتم. از اینکه میدیدند کلیهی عزیزشان به من زندگی بخشیده است خرسند بودند و با یادآوری خاطرات او از روی احساسات اشک میریختند. بعد گذشت ۲ سال از این اتفاق هربار قدم در آرامستان میگذرم امکان ندارد سر قبر آن متوفی نروم و یادی از وی نکنم. تا عمر دارم دعاگوی اهداءکنندگانم و لحظات خوش زندگیام را مدیونشان هستم و روزی نیست که نگویم “الله اونا غنیغنی رحمت السین”
اطلاعات غلط مردم را به بازگشت بیمار مرگمغزی امیدوار کرده است/ در اهداء عضو یک ریال هم رد و بدل نمیشود
«دکتر مهسا صادقیان» مسئول هماهنگکنندگان واحد فراهمآوری اعضای پیوندی آذربایجانشرقی در گفتوگو با خبرنگار شمس با بیان اینکه عمده مشکل ما در زمینهی اهدا، عدم فرهنگسازی اهدای عضو و نبود رضایت اولیاء دم است، توضیح میدهد: بعضا مقاومت خانوادهها باعث میشود اعضای قابل اهداء عزیزانشان زیر خاک رود و افراد نیازمند دیگری هم که میتوانستند با یک عضو حیاتی به زندگیشان ادامه بدهند از دست بروند.
او ادامه میدهد: مهمترین مشکلی که اکنون برای فرهنگسازی اهدای عضو وجود دارد اطلاعات غلطی است که بعضاً به مردم داده میشود. برای مثال ما افرادی را در تلویزیون میبینیم که ادعا میکنند مرگ مغزی شدند و دوباره به زندگی برگشتند! خانوادهها ممکن است از حرف و حدیثها و اطلاعات غلط دیگران بترسند و به همین جهت رضایت ندهند، باید توجه داشت که اهدای عضو بدون چشمداشت مالی و یک عمل خداپسندانهست. بدون دریافت یک ریال و حتی بدون اینکه خانوادهی اهدا کننده و پیوند شده همدیگر را بشناسند.
وجود کارت اهداء عضو کافی نیست/ بعضا اعضاء بیمار دچار مرگ مغزی قابل پیوند نیست
صادقیان با اشاره به اینکه چند سالیست فرهنگ اهدای عضو، برای بیشتر خانوادهها نهادیه شده است، اذعان میکند: با این حال هنوز هستند خانوادههایی که نمیتوانند قبول کنند و به بازگشت عزیزان شان به زندگی امید دارند و برای اهدای عضو همکاری نمیکنند. بسیار مهم است که نزدیکان نیز در جریان این امر خداپسندانه قرار گیرند تا در زمان فوت فرد در خصوص اهدای عضو غافلگير نشوند و آن را مصيبتی افزون بر از دست دادن عزیز خود ندانند چراکه بنا بر قانون جمهوری اسلامی ایران و اکثریت کشورهای جهان برای اهدای عضو رضایت اولیای دم ضروری است و حتی علیرغم داشتن کارت اهدای عضو در صورت عدم رضایت اولیای دم اهدای عضو صورت نخواهد گرفت!
وی با بیان اینکه اگر ارگانهای حیاتی بیمار مرگ مغزی سالم باشد، قابل پیوند است، یادآور میشود: اهداءکنندگان بیماریهای قابل انتقال بهغیر از طریق عضو پیوندی و خون مثل هپاتیت، ایدز، جنون گاوی و سرطان نباید داشته باشند. اعضا قابل اهدا کلیه، قلب، کبد، ریه، پانکراس و روده میباشد. علاوه بر این اعضا، برخی از بافتهای بدن نیز قابل پیوند است. با اهدای قرنيه میتوان بينایی را به فردی که دچار صدمه شديد به چشم شده باز گرداند. پيوند استخوان هم میتواند مانع قطع عضو در سرطان استخوان شود.
اتلاف زمان در اهداء عضو بیمار مرگ مغزی ارگانهای قابل پیوند را از بین میبرد/ ۳ پیوند عضو از ۱۰ بیمار مرگمغزی در سالجاری
مسئول هماهنگکنندگان واحد فراهمآوری اعضای پیوندی آذربایجانشرقی در پاسخ به این سوال که آیا تمام بیماران دچار مرگ مغزی قابلیت پیوند عضو دارند؟ تاکید میکند: در نظر داشته باشید ممکن است تمام ارگانهای حیاتی یک فرد سالم باشد، ولی بعد از مرگ مغزی چون به سرعت ارگانها دچار آسیب میشوند، اگر خانواده در یک زمان کوتاه نتوانند تصمیم بگیرند و برای اهدای اعضا رضایت بدهند، در همین فاصله کوتاه ارگانهای قابل پیوند از بین میروند.
وی ادامه میدهد: ما در سال ۱۳۹۸ بهعلت فراهمآوری زیرساختها و تشکیل تیم بسیار خوب با یک جهش ۵۰ درصدی در آمار اهدای استان مواجه شدیم. سال ۱۳۹۷ چهارده مورد پیوند عضو در بیمارستان امام رضا (ع) داشتیم که سال ۹۸ به ۲۴ مورد افزایش یافت. در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بهعلت شیوع بیماری کرونا پیوند اعضاء به ۲۶ مورد در طول دو سال کاهش یافت و در دو ماهه امسال هم از ۱۰ بیمار مرگ مغزی، ۳ مورد پیوند عضو داشتیم.
تا مرگ مغزی توسط ۷ پزشک و نماینده پزشک قانونی تایید نشود اهداء عضو صورت نمیگیرد
دکتر صادقیان در پایان عنوان میکند: برای اینکه یک پیوند انجام بشود، ۱۰۰ نفر دخیل هستند. وقتی رضایت اولیاء از اولیای دم گرفته شد، بعد نوبت تایید مرگ مغزی است که یک پروسهی کاملاً علمیست و پروتکلهای مختلفی دارد. ۶ نفر فوق تخصص بهغیر از پزشک معالج خود بیمار معاینات ثانوی را انجام و مرگ مغزی را تایید میکنند. بعد از تایید متخصصین، یک نماینده از پزشکی قانونی میرسد و ۴ موضوع هویت، صحت روال معاینات بالینی، عدم اجبار برای خانواده و عدم وجود ممنوعیت قانونی را تایید میکند تا مرگ مغزی محرز گردد. بنابراین خانوادهها باید مطمئن باشند که بعد از تایید کامل مرگ مغزی و اینکه دیگر برگشتی در کار نیست، عمل پیوند انجام میگیرد.
میگفتم اجازه نمیدهم همسرم را تکهتکه کنند و مردم چه میگویند!/ رضایت دادم، پشیمان نیستم
بعد اظهارات دکتر صادقیان سراغ خانوادهای میرویم که سال گذشته عزیزشان در سانحهی رانندگی دچار مرگ مغزی شد و آنان تصمیم به اهداء اعضای وی گرفتند. همسر متوفی در گفتوگو با خبرنگار شمس با بیان اینکه تا لحظهی آخر امید به وقوع معجزه داشت، ابراز میکند: وقتی با ابلاغ خبر وقوع سانحه به بیمارستان رسیدیم همسرم هوشیاری نداشت و در برابر ضربات جسمی و نور هیچگونه واکنشی از خود نشان نمیداد. همان لحظه با جستوجویی کوتاه در اینترنت دریافتم احتمالا او دچار مرگ مغزی شده اما همچنان به خودم امید میدادم شاید با انجام عمل جراحی هوشیاریاش برگردد اما این امید از نظر علمی بیهوده بود. بعد گذشت ۴۸ ساعت وقتی مرگ مغزی او را بهما اطلاع دادند دنیا بر سرمان خراب شد و همان لحظه فهمیدم همسرم را از دست دادهام.
وی اضافه میکند: وقتی از سوی بیمارستان پیشنهاد پیوند عضو به برادران همسرم ارائه شد و آنان موضوع را با بنده مطرح کردند از روی احساسات واکنش تندی نشان دادم و تاکید کردم اجازه نمیدهم همسرم را تکهتکه کنند. با خود میگفتم مردم چه میگویند و مبادا متهم به معاملهی اعضاء او شویم. خانوادهی همسرم نیز بهخاطر رعایت حالم اصراری نداشتند تا اینکه بعد گذشت چند ساعت به این فکر کردم چند نفر در صف انتظارند و اعضاء بدن همسرم به چند نفر میتواند زندگی ببخشد و آنان را از مرگ نجات دهد. او هیکل تنومندی داشت و اهل سیگار و دود و دم هم نبود. از تصمیم خود بازگشتم و به اهداء اعضاء همسرم رضایت دادم اما شرط کردم مشخصات اهداءکننده برای هیچیک از گیرندگان فاش نشود چراکه میدانستم تاب رویارویی با فردی را که قلب همسرم در بدن او میتپد ندارم. الان هم پشیمان نیستم و تمام اطرافیان از این اقدام حسنه تمجید میکنند.
مخاطبان در صورت تمایل کافی است به سایت Ehda.ir مراجعه کنند و در عرض ۳۰ ثانیه کارت اهدای عضو خود را دریافت نمایند.
- نویسنده : میلاد نوروزی