گروه اجتماعی شمس: ۱۶ آذر روز دانشجوست؛ اینکه چرا چنین روزی به نام دانشجو انتخاب شده در تاریخ آمده و تمام رسانهها در روز دانشجو گریزی به ماجرای شهادت سه دانشجوی ضدآمریکایی در دانشگاه تهران میزنند. اما این روزها حال و هوای دانشجویان چگونه است؟ از آن دانشجویان که افکارشان ایدئولوژی خاص خود را داشت و برای کشور تصمیمها و قدمهای بزرگ برداشتهاند، چه خبر؟
ساعت نزدیک به سه ظهر است؛ اینجا محوطه دانشگاه آزاد است و هرچه میبینیم دانشجویان خندان و سرحالی است که تلاش دارند، سر به سر یکدیگر بگذارند و از همان دقایق بین کلاسهایشان بیشترین استفاده برای شادی را بکنند.
اما همه چیز شوخی و خنده نیست؛ چند قدم آن طرفتر اگر سری به کتابخانه دانشگاه بزنیم دانشجویانی را مشغول مطالعه یا در جستوجوی کتاب میبینیم. هرقدر که دوست دارند شاد باشند و از لحظهها لذت ببرند، خیلیهایشان همانقدر هم به دنبال درس و مطالعه هستند.
بعضیهایشان ترجیح دادهاند در کنار درس، کار کنند و تنها برای گرفتن مدرک آمدهاند و بعضیهایشان ترجیح دادهاند تمام تمرکزشان درس باشد و برای آیندههای خوب نقشه بکشند.
درس خواندن برای عقب نماندن از قافله!
نگار دانشجوی سال آخر زبان انگلیسی است. از همانهایی دوره دانشجویی را سخت نگرفته و اهداف دور و درازی را هم برای خودش ترسیم نکرده است. وقتی از انگیرهاش برای تحصیل در این رشته میپرسم با خنده میگوید:” گرفتن لیسانس! دوبار رشته تحصیلیام را عوض کردم و در نهایت زبان را ادامه دادم. به چیزی جز گرفتن لیسانس فکر نمیکنم. یعنی در این مملکت درس خواندن اصلا ارزشی ندارد که برایش برنامهریزی کنم!”
ادامه تحصیل برایش شبیه یک شوخی است و این روزها فقط درس میخواند تا به قول معروف از قافله عقب نماند وگرنه علاقهای به ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر ندارد.
دانشجویان فراری از مملکت و در اندیشه مهاجرت
فاطمه دانشجوی سال آخر روانشناسی است، از همانهایی که این روزها سخت مشغول خواندن برای کنکور کارشناسی ارشد است. وقتی به او میگویم فردا روز دانشجو است و چه هدفی برای تحصیلت داری میگوید:”درس میخوانم تا از این مملکت بروم. تمام تلاشم این است نمراتم خوب باشد، ارشد دانشگاه خوب قبول شوم و بعد هم برای دکتری از این مملکت بروم!”
مقصد برایش مهم نیست، فقط میخواهد برود اما میگوید شاید بعد از رفتن دلش تنگ شود و برگردد اما این روزها تنها دغدغهاش برای درس خواندن فقط رفتن است.
سینا، سومی دانشجویی است که با او هم کلام میشوم. میکروبیولوژی میخواند و از همین ابتدای کار مشخص کرده که میخواهد مهاجرت کند. وقتی میگویم چرا این همه به فکر مهاجرت هستید؟ جواب میدهد:” هیچکس اینجا قدر ما را نمیداند! من اصلا نمیدانم بعد از فارغ التحصیلی کاری مرتبط با رشتهام پیدا میکنم یا نه. اما میدانم اگر بروم حتما موفق میشوم!”
ظاهرا آرزوهای دور و دراز همه دانشجویان از مهاجرت یک زندگی خوب و بینقص است. خیلیهایشان تصور میکنند که بعد از رفتن درهای پول و خوشبختی به روی آنها باز میشود و با کمترین تلاش بیشترین دستاورد را خواهند داشت.
اینکه مهاجرت میتواند موقعیتهای خوبی برای دانشجویان فراهم کند قابل کتمان نیست اما گفتوگو با چند دانشجوی مهاجرت کرده به شما ثابت میکند باید در کشورهای غربی چندین برابر تلاش کرد تا یک موقعیت خوب به دست آورد. همان تلاشی که اگر در همین مملکت انجام شود اگر نگوییم ۱۰۰ درصد اما ۹۹ درصد به موفقیت منتهی میشود.
آمار نگران کننده از میزان مهاجرت دانشجویان
روز دانشجوست و شاید هزاران دغدغه و مساله دیگر را میتوان بررسی کرد اما معضل تلاش برای مهاجرت در میان دانشجویان، چند سالی است که گریبان کشور را گرفته است و اگر مسئولان تلاشی برای ایجاد انگیزهی ماندن نکنند، یک دهه بعد کشور خالی از استعدادهای برتری شود که به امید موفقیت مهاجرت کردهاند و شاید نه به چیزی که میخواهند رسیدهاند و نه انگیزهای برای بازگشت دارند.
البته آمارها نشان میدهد کشورهای بسیاری با جمعیت مشابه دانشجوفرستی بیشتری از ایران دارند اما آمار نگران کننده مربوط به بازگشت این دانشجویان بعد از اتمام تحصیل است که رتبه پایینی دارد.
شاخص مهاجرفرستی ایران (براساس جمعیت ایرانیان ساکن خارج از کشور در سال۲۰۲۰) ۵۴ از ۲۳۲، شاخص مهاجرپذیری ایران ۲۳ از ۲۳۲، شاخص دانشجوفرستی ایران ۱۷ از ۲۱۴، شاخص جریان بالقوه مهاجرت جوانان (بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷) و شاخص فرارمغزها (در سال ۲۰۲۲) ۱۰۶ از ۱۷۷ است.
درحالیکه رتبه ایران در پذیرش و ارسال مهاجر به جهان در چارک اول قرار دارد و رتبه دانشجوپذیری و دانشجوفرستی کشور نیز تقریبا برابر است، اما در شاخصهایی مثل رقابتپذیری برای استعدادها و فرارمغزها، در رتبههای پایین قرار گرفته است. این مسئله بهنوعی بیانگر کیفیت مهاجران ورودی و خروجی کشور است که نشان میدهد بهدلیل نبود امکان رقابت بر سر استعدادها، مهاجران خروجی کشور کیفیت بالاتری از مهاجران ورودی به کشور دارند.
بر اساس آخرین آمار موجود قابل استناد و با قابلیت مقایسه پذیری جهانی، افزایش جمعیت دانشجویان بین المللی در داخل کشور و همچنین روند صعودی بازگشت متخصصان ایرانی باعث ارتقاء شاخص خالص چرخش نخبگان ایرانی از تراز (۴۰۰ -) در سال ۲۰۱۶ به (+۲۶,۶۰۷) در سال ۲۰۲۰ شده است.