اجتماعی شمس/ میلاد نوروزی: چشمم به آگهی روی تابلو اعلانات میخورد «نوشتن پایاننامه، مقاله با نازلترین قیمت»، شمارهاش را از روی آگهی بر میدارم و زنگ میزنم در پاسخ به سؤالم در مورد هزینهها، میگوید، حضوراً باید تشربف بیاورید.
مسیر دور نبود، «پاساژ نسیم» که از همان قدیم الایام رسالتش به کپی و تقلب بود.
پلههای زیر زمین را پایین میروم، همه مغازهها اکثرا پایاننامه نویسند و وارد یکی از مغازهها میشوم و در مورد قیمت نوشتن پروپزال میپرسم و میگوید: «اگر دانشجوی دانشگاه سراسری باشی و رشتهات انسانی باشد تقریباً ۱ الی ۳ میلیون، البته با اعمال ویرایش و تغییرات و گرفتنن تأییدیه از همانند جو ولی رشتههای دیگر نسبت به موضوعیت و سختی، هزینهها فرق میکند.
اگر هم پروپزالت را ما بنویسم و هم پایانامهات را به ما بسپاری، تخفیف میدهم و که هر دو با هم ۷ تومن حساب میکنم.»
چند سالی میشود که «پاساژنسیم» مرکز پایاننامهنویسهای تقلبی شده، از نوشتن پروپزال و مقاله تا پایانامه و کتاب!
مغازههایی که با جرات و صراحت تام و تمام روی درشان تابلو زدهاند و کسی هم کاری به کارشان ندارد.
به سراغ یکی از این پایاننامه کارها میروم، از مصاحبه اکراه دارد اما راضی میشود سؤالهایم را جواب دهد، میگوید: این پاساژ پر است از پایاننامهنویس، کارشان هم ایرادی ندارد، کسی که توان علمی ندارد و مجبور است به خاطر مدرک پایاننامه ارائه دهد، چشم از هزینهها و زحمتها میپوشد و کارش را در ازای چند میلیون نا قابل، به ما میسپارد.
درمورد مراجعههایش میگوید: رشته تحصیلی من جامعهشناسی است، به نظرم سیستم آموزشی دنشجو را در تنگنا قرار داده، خیلی از دانشجویان را دیدهایم که واقعاً علاقهمند هستند و توانایی دارند، ولی چارچوب نوشتن را بلد نیستند، ضعف علمی و کم کاری برخی اساتید باعث شده که نتواند بنویسد، ما برخی اساتید را داریم که به جای تدریس سر کلاس، کلاسهای خصوصی آموزش پایاننامهنویسی را برگزار میکند در حالی که این استاد وظیفه تدریس در کلاس را دارد.
به سراغ یکی دیگر از مقالهنویسها میرویم، او هم آموزش را مقصر این ضعف علمی میداند و میگوید: گاها دانشجوهایی میآیند و مجبور به پرداخت هزینه برای انجام پایاننامهاند که هدفشان را فقط گرفتن مدرک و ارائه به اداره برای ارتقاء شغلی میشمارند. از وقتی مدرک گرایی بیشتر شده، هیچکس حال و حوصله و هزینه تحقیق و بررسی و معطلی چندین ماهه ندارد.
در حال گفتگو با آقای پایاننامهنویس، یکی از دانشجوها وارد مغازه میشود و پیگیر پایاننامهاش میشود، میپرسم چرا خودت ننوشتی، که میگوید: یکبار به هزار سختی خودم نوشتم ولی هر دفعه استاد ایراداتی میگرفت و مجبور به تغییر میشد، بعد از یک ترم معطلی، همه دوستانم دفاع کردند و بلا استثنا همه ۵ نفر آنها پایاننامههایشان را آماده تهیّه کرده بودند و فقط برای ارائه و ساخت پاور پوینت، مطالعه کرده بودند و نمره کامل دریافت کردند ولی من با اینکه تقلبی نکرده بودم، هنوز مورد قبول استاد نیست، اساتید به پایاننامه تقلبی و اورجینال هیچ فرقی قائل نیستند.
این خانم دانشجو در ادامه میافزاید: قیمتهای پاساژ نسیم نسبت به آگهیهای دیوار، گرانتر است اما ارزش این را دارد که بدون نگرانی از عدم پاسخگویی، پول بیشتری پرداخت کرد و پایاننامه را گرفت.
یکی از پایان نامه نویسها میگوید: فقط ما نیستیم که پایان نامه قبول میکنیم، اگهیهای دیوار پر از پایانامه و مقاله است!
به سراغ آگهیها میروم و با اولین اگهی تماس میگیرم و پاسخ میدهد: برای پایان نامه و پروپزال ۸ میلیون میگیریم.
در مورد مراجعاتشان میپرسم و اظهار میکند: مراجعانی که مشهوریت و مسئولیت استانی دارد گاها با واسطههایی به ما مراجعه میکنند.
ادامه میدهد: با این حجم از ورودیهای ارشد، با پایان نامههای تقریبا تقلبی باید منتظر تصمیم گیرهای بیسوادانی باشیم که به عشق مسئولیت و مجلس و شورا، ادامه تحصیل میدهند که مبادا از صندلیهای دولتی جا بمانند.
یکی از اساتید هیئت علمی دانشگاه تبریز در گفتگو با خبرنگار شمس میگوید: هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که تمام پایاننامهها تا مرحله دفاع، مسیری علمی را طی میکنند. چرا که اساتید روش تحقیق ما، کم کاری میکنند و ما خودمان واقفیم و اگر هم اظهار گلایه کنیم، میگویند چشم دیدن همکار خود را ندارد؛ چه بسا همین قدر که مطمئن باشیم، یک دانشجو خودش و بدون پرداخت پول به این و آن پایاننامهاش را تولید کرده باید کلاهمان را بالا بیندازیم.
وی می گوید: این بدترین آسیب به جامعه دانشگاهی و حتی جایگاه علمی کشور است و بعید نیست در دراز مدت تبعات ناخوشایندی بدنبال بیاورد این معضل دیرین نیازمند مسئولان است که علم اصیل به دانشگاه برگردد.
حکایت دانشجوی ترم آخری، حکایت چندین ساله روزای استرس زای پایاننامهنویسی و دوییدن برای ایرادیابی استاد راهنماییست که هیچوقت راهکار علمی و عملی برایش ارائه نشد، حتماً تعداد زیادی از دانشجویان و استادان در دانشگاههای کشور با پایاننامه رفتاری کاملاً علمی دارند و به آن به عنوان یک تکلیف علمی محض نظر میافکنند.
کپیبرداری و تقلب از پایان نامهها و مقالات افراد دیگر تبدیل به سنتی ناپسندی شده که روز به روز در حال افرایش است. مراکز آموزشی به فکر کمیت است و هر روز واحدهای جدیدی افتتاح میکند ولیکن نسبت به افرایش دانشجو، همان اندازه بازار خرید و فروش پایاننامههای تقلبی جان میگیرند و زحمات دانشجویانی که سالها وقت گذشته و اثری خلق کردهاند دست بدست شده و حتی با تغییر ادبیات نوشتاری قدرت تشخیص را از سایت همانند جو هم گرفته و از سوی دیگر پول کلانی نصیب دلالان وسوداگران این کار کرده و از طرف دیگر متقاضی را از تهیه پایاننامه و تحمل سختی و تلاش برای جستجو بینیاز میکند.
چاره ای که باید اندیشیده شود، ولیکن اگر مسئولی احساس امنیت و نیاز کند!
انتهای پیام /
- نویسنده : میلاد نوروزی