فرهنگی شمس: روز گذشته بود که یکی از خوانندههای آن ور آبی به اسم ابراهیم حامدی یا همان اِبی موزیک ویدیویی را در صفحه اینستاگرامیاش منتشر کرده که در نگاه اول تضاد عجیبی با کارهای قبلی وی داشت. اِبی در این موزیک ویدیو نامهای از سرباز جنگ به مادرش خوانده است که تفکر شهدا و نگاه آنها را در حد افکار خود و دوستانش پایین آورده است.
حکایت این موزیک ویدیو درباره پسری است که برای خدمت سربازی راهی جنگ میشود و در نامهاش از مادرش میخواهد که بعد از شهادتش نامش را بر روی کوچهشان نگذارند زیرا نام نسترن(دختری که پسر سرباز در فکر ازدواج با اوست) برازنده این کوچه است.
این حرفِ یه سربازه، از غربتِ یه سنگر
یک نامه خونآلود، از جبهه خاکستر
با بوسه به دستای مادرش شروع میشه
میدونه که این سنگر فردا زیرِ آتیشه
میگه اسمِ اون کوچه اسمِ من نشه ـ مادر! ـ
اسمِ نسترن روشه، چه اسمی از این بهتر؟
پیوند زدن جنگ به درامی عاشقانه اگرچه بد نیست اما ادامه اشعار این موزیک ویدیو نشان از نگاه سطحی و البته سیاسی به جنگ دارد و شاید تنها دلیل خواندن این خواننده برای شهدا هم همین باشد؛ ارتزاق از نام شهدای جنگی که اِبی و امثال او از آن بی خبر بودند و بهرهبرداری از این شهدا برای اهداف خودشان.
مادر! نکنه یک وقت خونِ منو بفروشن
اونایی که بعد از من پوتینامو میپوشن
نگذاری که اسمِ من ابزارِ غضب باشه
خونِ من و همرزمام بازیچه شب باشه
نگذاری که اسمِ من باتوم بشه تو پهلو
یا تیرِ خلاصی شه تو صورتِ دانشجو
چنین اشعاری اگر در قالب حرفهای روزانه زده شود قطعا مخاطبی ندارند اما خوانندههای آن ور آبی چندسالی است که با تمسک جستن به نام شهدا و دفاع مقدس از اقیانوس معنویت آنها برای خودشان ماهی میگیرند و برای رسیدن به اهداف سیاسیشان چندان هم مهم نیست که نام و یاد شهدا را بازیچه خود کنند و افکار و سخنان شهدا را در حد افکار درجه چندم و سیاسی خودشان پایین بیاورند.
البته برخی از مخاطبان وی نیز در صفحه شخصیاش از این روند انتقاد کردهاند و معتقد بودند که کسانی که خود و یا حتی خانوادهشان در سالهای جنگ نه تنها در جبهههای جنگ بلکه حتی در ایران نبودند نمیتوانند با نگاه از لس آنجلس درباره شهدا ترانه بسرایند و شعر بخوانند.