قبله‌ی شهادت
قبله‌ی شهادت
تاریخ شفاهی را مرور می‌کنیم و آرمان آزادی قدس را در لابه لای دست نوشته‌ها و وصایای شهدای عاشورایی به مروری دوباره می‌نشینیم.

گروه فرهنگی شمس/ رویا سلمانی: رخ دادهای اخیر فلسطین و خدشه‌دار شدن هیمنه‌ی گنبد آهنین رژیم صهیونیستی در مقابل حملات نیروهای مقاومت، منجر به سر باز کردن زخم‌های کهنه در این جغرافیای رازآلود شد و تصویر عریان از ذاتِ اسرائیل را در قاب جهانی به نمایش گذاشت. رژیم منحوسی که با غصب سرزمین‌های فلسطینی در هفتاد سال گذشته، ملتی مظلوم را آواره و غرق به خون خواسته است.

قدس، آرمانی جهانی

آرمان آزادی قدس تنها مختص قدس شریف نیست که رمز کلیدی برای رهایی از استکبار جهانی است برای مسلمانانی که در هر جای این جهانِ هستی در مقابل ظلم قد علم می‌کنند. آرمانی که نشآط گرفته از جهان‌بینیِ معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) است آنجایی که فرمودند: «باید به ابرقدرت‌ها فهماند که دیگر آنها نمی‌توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم می‌دانم، و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند و با تمام قدرت و قوّت در مقابل اجانب بایستند»[۱] ایستادگی در برابر ظلم نقطه‌ی عطفی است که مسلمانان باید به محوریت قدس شریف برای مقابله با استکبار در طول تاریخ سرلوحه‌ی خود قرار دهند.

جنگ رهایی از گذشته تا امروز

تاریخ شفاهی را که تورق کنیم، نقش عمیقی از این آرمان الهی را در لابه لای صفحاتش خواهیم یافت. آنجایی که آوینی زبان گویای این حقیقت می‌شود و نقشی ابدی در دل تاریخ به یادگار می‌گذارد: «قدس مظهر جراحتی است که بر قلب امت اسلام وارد شده است و این جراحت را جز به‌ خون نمي‌توان شست. امروز وعده‌های قرآن بیش از پیش به تحقق نهایی خویش نزدیک شده است و امت اسلام دریافته است که چگونه باید برای آزادی قدس اقدام کند…قدس جلوه‌ی برکت خدا و پله‌ی نخستین معراج انسان است و مسلمین برای دستیابی به اهداف نهایی اسلام چاره‌ای ندارند جز اینکه بر قدس شریف دست یابند، و راه قدس نیز از کربلاست که مي‌گذرد.» آری راه قدس از کربلا می‌گذرد، مردان جنگ کربلایی هستند و کربلایی شدن مرد میدان عشق بودن است. مردانی که در تاریخ نه چندان دور این سرزمین می‌زیستند و گذر ایام نتوانسته است گرد کُهنگی بر اندیشه‌ها و آرمان‌هایشان بیفشاند.

سراغ میراث مردانی رفته‌ایم که ملقب‌اند به عاشورایی به سبب هم رکابی در لشکری که به نام عاشوراییان است. سرداران و سربازانی که در جنگ هشت سال دفاع مقدس در معرکه‌ای برای وطن در نبرد بودند اما اندیشه‌شان فراتر از جغرافیای این مرز و بوم بود. وصایای برخی از رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا را به بهانه‌ی بازخوانی گفتمان مقاومت تورقی کرده‌ایم؛

کعبه برای عبادت و قدس برای شهادت

عبدالصمد امام پناه اولین شهید جبهه مقاومت اسلامی در تبریز است. در آن ایامی که موطن رخت عافیت و دوری از جنگ را به تن می‌کرد و نوای سازندگی در کوی و برزنِ جنگ‌دیده پیچیده بود، عبدالصمد با گرفتن اذن جهاد از ولیِ زمان به کمک برادران دینی‌اش در لبنان شتافت و آرمان قدس را به بهای جان پرداخت کرد. یک عَلم برافراشت و در وصیت نامه‌اش سنگ نشانی برای جویندگان حقیقت به یادگار گذاشت: «مسلمانان دو قبله دارند، کعبه برای عبادت و قدس برای برای شهادت»

هزار بار زنده و در راه قدس فدا می‌شدم

شهید علی اکبر جوادی فرمانده گردان تخریب لشکر عاشورا تو گویی امروز را به وضوح می‌بیند و بر گرفته از دم مسیحایی روح الله اعجاز را در حصار واژه‌های برای ما به یادگار وا می‌نهد: «این انقلاب ما یک حُسن بسیار خوبی دارد که مانند سیلی است خروشان که می رود سوی الله و هر نیروئی تا در این جریان است با این جریان می رود ولی موقعی که بخواهد کوچکترین مقاومتی در مقابل این جریان انجام بدهد فوراً این سیل او را خفه کرده و بدور می اندازد؛ لذا ای کاش من صدها بار زنده می شدم و هر بارش را در راه اسلام مِن جمله آزادی قدس عزیز فدا می کردم و در آنجا به امامت پدرمان، یار دلسوزمان و رهبر عزیزمان امام نماز پیروزی بر پا می کردیم. مسائل خیلی زیاد است انقلاب ما خیلی وسیع است و طبعاً در ابعاد زیادتری گسترش یافته و می یابد و شما ای آنانیکه می مانید شما باید زینب وار باشید و پیام خون شهیدان را و پیام خون شهیدان زنده را که همان آیه مبارکه «وَ نُریدُ اَنَّمُنَّ عَلَی اَلذین»  است به ثمر برسانید و این انقلاب را به رهبری امام به صاحب اصلیش بسپارید»

رویای آزادی کربلا و قدس شریف

انقلاب و جبهه‌های جنگ بیش از آنکه معرکه‌ی نبرد باشد، دانشگاه معرفت افزایی بود و هر حقیقت‌جویی را فراتر از کالبد سن و جان به آن لایزال آگاه می‌ساخت. آن سان که حتی رزمنده‌ای کم سن و سال چون شهید محمد باقرنیایی هم با اینکه در جبهه‌ی دفاع از وطن بود اما سخن خود را با رویای آزادیِ کربلا و قدس شریف آغاز می‌کرد: «به نام رب خدا و خدای شهدا و صدیقان با درود و سلام به منجی عالم بشریت حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) و بر نائب او حضرت امام خمینی ابرمرد تاریخ و ابراهیم بت شکن زمان و فرزند حسین ابن علی و با سلام گرم به خانواده های معظم شهدا و مفقودین و اجر و صبر به آنها و آرزوی شنا برای مجروحین جنگی و معلولین و با آرزوی آزادی کربلا به دست رزمندگان اسلام و خواندن نماز وحدت به امامت حضرت امام در پشت صف‌های خانواده های شهدا و بعد از آن هم آزادی قدس عزیز که راهش از کربلا می گذرد که اولین قبله گاه مسلمین جهان است و با سلام به مولایم آقا اباعبدالله الحسین و به یاران و انصار مولایم و به کسانی که با جان و مال و اولاد خود جهاد کردند و به اسلام عزت و شرف و ناموس بخشیدند و مانند امام حسین ذلت را نپذیرفتند و مرگ را بهتر از ننگ دانستند و خلاصه در راه خدا شهید شدند.»

قدس را آزاد خواهیم کرد

و گاه آنقدر دقیق برای امروزِ ما قلم زده‌اند که می‌شود جملات نوشته شده را از زبان فرماندهان و رزمندگان امروزی قلمداد کرد؛ که جبهه‌ی حق و باطل از ابتدای هبوط آدمی تا روز موعود پا برجا خواهد بود و ابلیس به عهد دیرینه‌ی گمراهی نسل آدم به تمام پلیدی‌ها تمسک خواهد جست. و این ماییم که در این غبارآلود الوان دسیسه‌ و مکرهای استکبار باید راه دُرست را دُرست بپیماییم.

«پیام دیگری که به خواهران و برادران حزب الله دارم این است که از شما می خواهم همیشه در فکر اسلام و مسلمین باشید می‌دانم که خیلی از شما نمی‌توانید به جبهه بیائید و اسلحه بدست بگیرید و با دشمنان اسلام بجنگید ولی سلاحی که شما بدان مجهز هستید سلاحی است که همیشه باید مهیا باشد و آن سلاح ایمان است شما می توانید در درجه اول با فرستادن فرزندان خود به جبهه و یا با آگاه کردن مسائل اسلام که خود یک جهاد علمی است جبهه را تقویت نمائید انشاء الله امروز کربلا و فردا قدس را با کمک شما برادران آزاد خواهیم کرد» تو گویی شهید نادر قلی پور امروز و استیصال هر روزه‌مان در استمداد جبهه حق را می‌بیند و مرهمی بر قلب‌های رنجورمان می‌گذارد. از گذشته‌های نه چندان دور برای فرداهای نیامده می‌نویسد و راه نشان می‌دهد. به اینکه اگر غزه‌ی مظلوم امروز درگیر جنگی نابرابر است و دست یاری ما کوتاه، چه سان باید صبر و سکینه‌مان را قوت و قدرتی برای روز نبرد کنیم.

قافله‌ی رهایی از استکبار

شهید علی حبیبی در وصیت نامه ای که از خود برای فرزندان نسل روح الله به جای گذاشته، نوشته است؛ «شکر خدارا که ما را توفیق داده است در این قافله پشت سر قافله سالار روح خدا امام زمان برای فتح کربلا وبرای آزادی قدس از دست اشغالگران ونجات مسلمین از چنگ ظالمین قدم برداریم. ای عزیزان، ما می رویم و بجای ما شما می مانید شما مسئولیت تان بیشتر می‌شود باید آرام نگیرید،باید اسلحه که از دست ما افتاده برداشته و راهمان را ادامه بدهید تا اسلامتان ، انقلابتان و شرفتان زیر پای استکبار جهانی ازبین نرود.» آری امروز جهان استکبار یک صدا شده‌اند برای یاری رساندن به جبهه‌ی صهیونسیم و مردمان آزاده در تمام اقلیم‌های این کره‌ی خاکی با هر رنگ و نژاد و آئینی به یاری مظلومین قیام کرده‌اند.

چه زیبا آن شهید عارف مرتضی آوینی روزگار دیروز و فردا را از ورای دیدگان خود نگاشته است؛ «برای دریافت حقیقت آنچه در جبهه‌های نبرد می‌گذرد باید این‌همه را در مجموعه‌ی تاریخ جهان نگریست، و باید این نکته‌ی بسیار شگفت را دریافت که چگونه این وقایع تاریخ آینده‌ی کره‌ی زمین را به جانب تحقق وعده‌های قرآن می‌کشاند. آری برادر، وقت آن رسیده است که یک بار دیگر نشانه‌ی تحقق وعده‌های الهی را در آنچه می‌گذرد ببینیم و با یقینِ بیش‌تر پای در راهی نهیم که از کربلا به سوی قدس می‌رود.»

ما آن راه را خواهیم رفت، با تمام توشه‌ای که از نیاکان به میراث برده‌ایم به سمت زدودن پلیدی‌ها و کوبیدن پشت اهریمن به خاک قدس پیش خواهیم رفت و خواهیم تاخت و به اذن آن وعده‌های الهی آن راه رستگاری را برای رسیدن به فلاح و عافیت خواهیم پیمود. و تو ای قدس و ای مردم غلطیده به خون خود غزه، ای امت مظلوم؛ تاریخ روزی به احترام خون‌های ریخته شده از فرزندان و زنان و پیر و جوان شما سر شرم بر خاک خواهد گذاشت و در برگ‌های خونین خود روایت ایستادگی شما را به خاطرها خواهد سپرد.

[۱] صحیفه امام؛ ج ۹، ص: ۲۷۸

+ کنگره ده هزار شهید استان آذربایجان شرقی