به گزارش شمس، یکی از سربازان تبریزی به مناسبت ماه رمضان در خاطرات خود نوشت:
ماه رمضان سال ۹۸ بود که سردار خرم گفت امروز همه پستهای نگهبانی را پاسدارها از سرباز ها تحویل بگیرند تا همه سربازها بتوانند بهموقع افطار کنند، همه ما رفتیم افطار اما یکی از رفقا نبود و بعد از تاخیر کوتاهی دیدم هیجان زده آمد.
وقتی از او پرسیدم چه شده است، اذان شد و کسی پست را از من تحویل نگرفت و با ناراحتی پایین برجک آتش روشن کرده بودم. چند دقیقه بعد دیدم ماشین سردار خرم از دور درحال نزدیکی است و سریع آتش را جمع کردم و رفتم بالای برجک. ماشین رسید و سردار پیاده شد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت پس چرا هنوز افطار نرفتهام؟ گفتم کسی پست را از من تحویل نگرفت. گفت بیا پایین. اسلحهام را گرفت و گفت برو افطار کن و خودش در حالی که افطار نکرده بود رفت بالای برجک! زمان نگهبانی من خودش بالا پُست داد و در این مدت همه معاوناناش آمده بودند زیر برجک که سردار شما برو ما میایستیم ولی تا آخر خودش ایستاد و به جای تنبیه قانونی، کاری کرد که هیچ سرباز و پاسداری فراموش نمیکند.
انتهای پیام /