اصلاح اقتصاد از اصلاح بازارهای مالی می‌گذرد
اصلاح اقتصاد از اصلاح بازارهای مالی می‌گذرد
حجت الاسلام عبادی گفت: مجلس در راس است اما بستگی دارد که در آن جایگاه آیا توانمندی کافی و ویژگی برای بودن در راس امور را حائز است یا خیر.

گروه سیاسی شمس: جواد عبادی که در لیست‌های انتخاباتی با نام حجت الاسلام جواد عبادی شناخته می‌شود متولد سال ۱۳۵۳ در تبریز است. وی استاد درس خارج حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه در حوزه‌های اقتصادی است. حجت الاسلام عبادی پژوهش‌ها و کلاس‌های درس متعددی در حوزه بازارهای مالی دارد و به عبارتی در این حوزه متخصص است. وی که نامزد دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی است ساعاتی را مهمان تحریریه شمس بوده و به تشریح برنامه‌ها و اهداف خود پرداخت.

شمس: اگر بخواهید خودتان را به مردم معرفی کنید، به چه چیزهایی اشاره می‌کنید؟

عبادی: من جواد عبادی اصالتا اهل تبریز و متولد شده محله قره آغاج-بهار هستم که تا مقطع دیپلم در تبریز درس خوانده‌ام. بعد از دیپلم در رشته ریاضی محض قبول شدم و ترم دانشگاه را هم شروع کردم اما از آنجایی که علاقمند بودم همزمان در حوزه و دانشگاه تحصیل کنم چون خانواده‌ام یک خانواده روحانی بود و خودم نیز شخصا به مسائل اسلامی علاقه داشتم پس به سراغ دانشگاه‌هایی رفتم که امکان همزمان تحصیل در حوزه را می‌دادند که خوشبختانه از دانشگاه مفید قم در رشته اقتصاد قبول شدم و به سراغ آن رفتم و همزمان درس حوزه را نیز شروع کردم. در حال حاضر هم در حوزه در مقطع درس خارج که تقریبا آخرین سطح حوزه محسوب می‌شود، تدریس می‌کنم. در مسائل بانک، بورس، بیمه و رمز ارز و مسائل اقتصادی جدید هم پژوهش و هم تدریس دارم.

در برخی دانشگاه‌های کشور هم به ویژه در موسسه عالی بانکداری ایران که متعلق به بانک مرکزی است و همچنین دانشگاه امام صادق در مقطع دکتری موضوعات بانک، بورس و بیمه که معروف به بازارهای پایه مالی است، تدریس دارم.

علاوه بر تحصیلات در مباحث نظری و حوزه‌های عملیاتی هم وارد شدم که در نهایت عضویت در کارگروه تخصصی شورای فقهی بانک مرکزی و همچنین مسئولیت مرکز تحقیقات اسلامی مجلس را در رزومه کاری‌ام دارم.

شمس: کارکرد و جایگاه مجلس را در ساختار حکومتی ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عبادی: اینکه حضرت امام(ره) فرمودند مجلس در راس امور است یک واقعیت غیرقابل انکار است؛ مجلس یا به عبارتی هر نماینده مجلس دو وظیفه دارد؛ اول قانون‌گذاری و دوم نظارت بر اجرای قانون. دو قوه دیگر هم فعالیتشان حول قانونی است که مجلس تصویب می‌کند. پس باید قانونی باشد که در مجلس تصویب می‌شود و قوه مجریه و قوه قضائیه آن را اجرا کند و وظیفه دوم مجلس هم این است که ببیند قانون مصوب شده عملیاتی می‌شود یا خیر؟ اگر مجلس ما قوی، متعهد، متخصص، انقلابی و دلسوز باشد که من همه آن را جمع در راستای گفتمان امام، رهبری و انقلاب می‌دانم این مجلس در راس امور قرار می‌گیرد و در ذیل امور ارکان و کل کشور وضعیت خوبی خواهد داشت و اگر در راس امور تخصص، تعهد و پیگیری ضعیف باشد، راس امور ضعیف خواهد بود و ذیل امور هم متاثر از آن خواهد بود.

 

شمس: فکر می‌کنید در حال حاضر مجلس در راس امور است یا خیر؟

مجلس اساسا راس امور است اما اینکه راس امور قوی است یا ضعیف مورد بحث است؛ از نظر قانون اساسی مجلس در راس امور است اما گاهی به قدری ضعیف است که ذیل امور این راس امور را در دست گرفته است. البته من به هیچ دوره‌ای اشاره نمی‌کنم بلکه به جایگاه مجلس اشاره دارم. از نظر قانون اساسی دولت برای هرکاری باید لایحه‌ای به مجلس بیاورد تا مجلس آن را تبدیل به قانون کند و دولت بعدا می‌تواند آن کار را عملیاتی کند پس از این نظر هم مجلس در راس امور قرار دارد. از آن طرف هم اگر دولت خوب عمل نکند باز هم مجلس است که باید با وظیفه نظارتی خود دولت را به ریل قانون بازگرداند که اگر مجلس قوی باشد به موقع دولت را به ریل باز می‌گرداند اما اگر قوی نباشد نمی‌تواند کاری کند.

پس مجلس در راس است اما بستگی دارد که در آن جایگاه آیا توانمندی کافی و ویژگی برای بودن در راس امور را حائز است یا خیر.

ما اگر در مسائل اقتصادی بتوانیم مدیریت کنیم به ویژه در بحث معیشت و عدالت کار کنیم، مردم از ما راضی خواهند بود زیرا ما مردم فوق العاده‌ای داریم که فهیم، بافرهنگ و آگاه هستند و اگر بدانند این مشکلات یک مسئله طبیعی است و عواملی مانند بلایای طبیعی و کرونا و … آن را به وجود آورده است مومنانه این مشکل را حل می‌کنند اما وقتی می‌بینند که این مشکلات از آنجا ناشی نمی‌شود و حاصل سوءمدیریت، رانت و نفوذ است اینجا دیگر تحمل نمی‌کنند و اتفاقا تلقی جامعه فهیم به همین دلیل است که می‌دانند که این مشکلات ناشی از مسائل طبیعی نیست.

شمس: شعارهای انتخاباتی که می خواهید مردم شما را با آن بشناسند، کدام شعارها هستند؟

مقام معظم رهبری چند وقت قبل فرمودند که نامزدهای انتخاباتی مشخص کنند برای اقتصاد و معیشت مردم چه برنامه‌هایی دارند و در همین راستا شعار اقتصادی ما اقتصاد و معیشت، مردمی سازی و فسادستیزی است. به نظر من مهمترین چالش اقتصاد ما مربوط به بازارهای مالی یعنی بانک، بورس و بیمه است. البته عوامل زیادی مانند رانت، فساد، تورم، مشکلات خودروسازی‌ها وجود دارد اما به نظر من اگر رتبه بندی انجام دهیم در رتبه اول بحث بازارهای مالی قرار دارد.

در اقتصاد چندین دسته بندی وجود دارد که یکی از اینها تقسیم بندی اقتصاد به بخش واقعی و مالی است. بخش واقعی عبارت از تمامی صنایع از تراکتورسازی و پتروشیمی تا سوپرمارکت محله‌ای است، اصل هم در اقتصاد بخش واقعی است که درآمد ملی هم از آن نشات می‌گیرد بنابراین اگر بخواهیم با مثال حرف بزنیم می‌توانیم یک کندوی عسل را مثال بزنیم که در آن زنبوران کارگر برای ملکه کار می‌کنند تا عسل رویال تولید کند و ما اگر زنبور ملکه را بخش واقعی اقتصاد تلقی کنیم و سایر بخش‌های اقتصاد را کارگر در نظر بگیریم، هر کشوری که این دسته بندی را به درستی انجام دهد آن کشور اقتصادش رشد می‌کند و هرجایی که این توازن به هم می‌خورد، اقتصاد هم ضربه می‌خورد.

این بخش واقعی یا ملکه اقتصاد کشور دو نیازمندی اساسی دارد که یکی از آنها تامین نقدینگی است، فرض کنید تراکتورسازی تبریز برای پاسخ به نیازهای جدیدی که در بازار عراق وجود دارد تولیدات را افزایش ندهد و همان تولیدات فعلی را به عراق بفرستد، آن زمان در داخل با کمبود مواجه می‌شود و قیمت افزایش می‌یابد. پس برای اینکه این نیاز را برطرف کند و تولید را افزایش دهد باید خط جدید راه اندازی کند که برای این خطوط سرمایه نیاز دارد که این نیاز به نقدینگی بخش واقعی است. نیاز دوم هم عبارت است از پوشش ریسک، هر فعالیت اقتصادی با ریسک‌هایی مواجه است؛ در اقتصاد برای تامین این دو بخش، بخش مالی اقتصاد را شامل بانک، بورس و بیمه راه اندازی کرده‌اند. بانک و بورس برای تامین نقدینگی و بیمه هم برای پوشش ریسک است.

این بخش مالی ملکه است یا کارگر؟ کارگر. ملکه هم بخش واقعی اقتصاد است. اگر در اقتصاد بخش مالی به قدری رشد کرد که این کارگر که قرار بود برای ملکه کار کند دیگر وظیفه خود را انجام ندهد، هم ملکه مادر آسیب می‌بیند و هم کندو.

مشکلی که در کشور ما و برخی کشورهای در حال توسعه وجود دارد عبارت از این است که بخش مالی به قدری رشد کرده و خود را در راستای خدمت گذاری به بخش واقعی نمی‌بیند که فعالین بخش واقعی به این نتیجه می‌رسند که من اگر بنگاه اقتصادی‌ام را جمع کرده و در بخش مالی کار کنم سود بیشتری خواهم داشت لذا کارخانه و کارگاه خودم را می‌فروشم و وارد بورس می‌شوم و با تحلیل‌ها و حتی دست بردن در بازار به خرید و فروش و سود می‌پردازم یا بانکی راه بیندازم و تسهیلات داده و بدون ریسک سود دریافت کنم یا اگر توانایی افتتاح بانک ندارم پول را در بانک بگذارم و ماهانه سود دریافت کنم در نتیجه چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ بخش مالی اقتصاد به ویژه بانک از خدمت گذاری به بخش واقعی خارج شده و خود وارد بنگاه داری می‌شود و به ویژه با امکان خلق پول به اقتصاد ضربه می‌زند. جالب است که در اقتصاد ما ضریب نفوذ بانک بالای ۸۰ درصد است!

 

شمس: نقش مجلس در این فرآیند چگونه می‌تواند باشد و برنامه شما برای مدیریت این مسائل چیست؟

اگر بخواهیم تورم را کنترل کنیم باید نقدینگی را کنترل کنیم اگر بخواهیم نقدینگی را کنترل کنیم باید خلق پول بانک‌های خصوصی و دولتی را کنترل کنیم. شاید بگوییم بانک‌های دولتی در اختیار دولت است اما می‌توان با قانون بانک‌های خصوصی را کنترل کرد. البته با قانونی فعلی نمی‌توان آن را انجام داد چون قانون صراحتا به فعالیت مستقیم بانک‌ها در بخش واقعی اجازه داده است. برای تغییر این موضوع که بانک نباید در بخش واقعی فعالیت کند و فقط به عنوان واسطه باید منابع مالی را به بخش واقعی اقتصاد برساند نیازمند قانونگذاری هستیم. البته که شاید بانک‌های خصوصی در این باره مقاومت کنند چون منافعشان در این حوزه است اما اینجاست که شما به یک تحول اساسی با تغییر فقط یک کلمه در قانون نیازمند هستید.

گاهی در قانون یک تغییر کوچک حقیقتا به اندازه یک انقلاب اثرگذار است. نماینده مجلس به عنوان قانونگذار و نظارت نیاز به تخصص دارد یعنی کسی که در کمیسیون اقتصادی مجلس است باید آشنایی کافی به مسائل اقتصاد  داشته باشد در حالیکه در حال حاضر از ۲۲ نفر عضو کمیسیون اقتصاد فقط سه یا چهار نفر تحصیلات اقتصادی دارند و قطعا در مسائل پیچیده اقتصادی برای قانونگذاری به مشکل می‌خورد و قانونی که از دست این افراد خارج می‌شود چه خواهد شد؟

موضوع دوم نظارت بر قانون است؛ وقتی یک نماینده سررشته‌ای از اقتصاد ندارد چگونه می‌تواند نظارت انجام دهد؟ لذا اگر بخواهم برای حوزه انتخابیه خودم حرف بزنم هم در سطح کشوری و هم استانی اگر بخواهیم تحولی صورت بگیرد باید در بخش قانونگذاری ما افراد متخصص حضور داشته باشند.

استان آذربایجان‌شرقی زمینه قطب اقتصادی شدن از نظر منابع، جغرافیا و ترانزیت و استعداد صنعتی و معادن را دارد و لازمه قطب اقتصادی شدن آن این است که داخل استان مدیریت استانی شامه و تخصص اقتصادی داشته باشد و از آن طرف هم در کمیسیون‌ها به ویژه کمیسیون اقتصادی، بودجه و عمران نمایندگان متخصص داشته باشیم آن موقع قطعا رتبه اقتصادی استان ارتقا پیدا می‌کند اما در حال حاضر ما نماینده‌ای در کمیسیون اقتصادی نداریم در حالیکه از کرمان دو نماینده وجود دارد که به همین مناسبت رتبه اقتصادی کرمان سریعا رشد پیدا کرده است چون تصمیم گیری‌ها به نفع آن استان وجود دارد که مسئله مهمی است که باید در انتخاب کاندیداها در نظر گرفت.

شمس: مهمترین اولویت شما در مجلس برای پیگیری کدام مسئله در آذربایجان‌شرقی چیست؟

ارتقای رتبه اقتصادی استان از طریق حضور در کمیسیون اقتصادی مجلس مهمترین اولویت من است زیرا اگر در کمیسیون‌های مهمی مانند اقتصاد، صنعت و معدن و بودجه نمایندگان ما حضور داشته باشند سریعا رتبه اقتصادی رشد می‌کند. اما به طور ریزتر باید بگویم که از ظرفیت‌های صنعتی استان استفاده کاملی صورت نگرفته است؛ شرکت‌های صنعتی زیادی با حداقل ظرفیت کار می‌کنند که اگر بتوانیم ظرفیت این صنایع را کاملا فعال کنیم اصلا نیازی نیست که در کوتاه یا میان مدت شرکت‌های جدیدی با منابع ناقص راه اندازی کنیم که همان‌ها هم با ظرفیت حداقلی کار کنند و به شرکت‌های ناکارآمد اضافه شوند.

ما باید رتبه بندی و پالایشی در صنایع و شرکت‌های اقتصادی استان انجام دهیم و ببینیم کدام‌ها ظرفیت ارتقا دارند تا با راهکارهای مناسب به ویژه تامین نقدینگی به افزایش ظرفیت آنها کمک کنیم.

در بحث تامین نقدینگی و اعتبارات مورد نیاز هم دو راه وجود دارد؛ اول اینکه اعتبارات جدید از اعتبارات مرکز جذب کنیم که باز هم از طریق مجلس صورت می‌گیرد اما راه دوم و کوتاه‌تر این است که اعتبارات داخل استانی را اجازه ندهیم که از استان خارج شود، مثلا همین مسئله مس سونگون اگر تراکنش مالی اش در داخل استان خرج شود برای تامین نیازمندی‌های صنعت استان کافی است و یا اتفاقی که در خصوص بانک‌های خصوصی می افتد این است که سپرده‌های داخل استان را جمع می‌کنند و با یک دستور تهران منابع به سایر استان‌ها می‌رود. اگر این منابع داخل استان بماند و به شرکت‌های تولیدی تخصیص یابد، ظرفیت مغفول آنها راه می افتد و رتبه استان در درآمد ملی و تولید ناخالص ملی بالا می‌رود که در معیشت و رشد اقتصاد استان تاثیر خواهد گذاشت.

موضوع دیگری که در ذهن دارم مسئله حاشیه نشینی است که بسیار مطرح می‌شود اما راهکاری برای آن اندیشیده نشده است به ویژه اینکه شهر ما به صورت طولی رشد کرده است و کمی هم در حاشیه شمالی و جنوبی شهر ساخت و ساز انجام شده است. ما می‌توانیم در بحث حاشیه نشینی در عرضی سازی شهر کار کنیم. ما در جنوب تبریز زمین‌های مستعدی داریم که برای گسترش شهر می‌توانیم در آنها ساخت و ساز انجام دهیم و همچنین در بخش‌هایی می‌توانیم درجاسازی را انجام دهیم که برای این کار اعتبارات باید حل شود چون تمام مناطق امکان جابجایی ندارند.

بعض مناطق به صورت ایلی و قبیله‌ای زندگی می‌کنند و بافت فرهنگی آنها به گونه‌ای است که علاقه‌ی به جابجایی ندارند و اگر امکان مقاوم سازی و درجاسازی را داریم قطعا این روش مطلوب‌تر است.

اگر صلاح شهر این است که حتی از زمین‌های دولتی برای ساماندهی این حاشیه نشینی استفاده کنیم چرا باید بسیاری از زمین‌ها بایر بماند؟ ۱۵ درصد زمین‌های کشور ما قابل سکونت است و اگر دو درصد از این زمین‌ها را به صورت خانواده‌های چهار نفره بدهیم تا مسکن سازی شود مشکل مسکن تمام جامعه ما حل می‌شود و حتی خانه‌های ویلایی ساخته می‌شود در حالیکه ما به سمت عمودی سازی رفته‌ایم.

موضوع دیگر بحث‌های محیط زیستی و مدیریت آبی و انرژی است؛ یکی از نیازمندی‌های صنعت ما تامین برق است که یک دلیل آن فرسودگی صنایع و استفاده بالا از برق است و از سوی دیگر تامین برق این صنایع به شکل بهینه صورت نمی‌گیرد که یکی دیگر از اولویت‌های ما پیگیری مسئله مدیریت برق واحدهای صنعتی است که با پارک‌های علم و فناوری هم صحبتی داشتیم تا از ظرفیت دانش بنیان‌ها استفاده کنیم و صنایع را بروز کنیم.

همچنین مسئله آخر وضع معیشت روستاهای اطراف دریاچه ارومیه است؛ روستاهای حوزه آبخیز ارومیه زمانی جزء روستاهای ثروتمند استان و کشور بودند به طور مثال روستای خانقاهی انگور و کشمش آن معروف و درآمد بالایی داشت اما امروز که آب وجود ندارد و حق آبه آنها به دلیل سوءمدیریت قطع شده است و معیشت روستاهای اطراف دریاچه ارومیه دغدغه بزرگی است که مجبور شدند در شهرک‌های صنعتی با درآمد کم و مسیر طولانی کار کنند که حل مسئله آنها جزء دغدغه‌های اصلی است و حداقل باید در کوتاه مدت شغل‌های کم هزینه با درآمد مطلوب برای آنها حل کنیم.

البته دغدغه‌های فرهنگی نیز وجود دارد اما مسائل فرهنگی به شدت وابسته مسائل اقتصادی است؛ اینکه بگوییم دشمن با فضای مجازی و ماهواره تهاجم فرهنگی انجام داده عین واقعیت است اما از سویی هم باید قبول کنیم وقتی جوانی را به ازدواج و فرزندآوری دعوت می‌کنیم باید مسائل اقتصادی‌اش را هم حل کنیم چون امروز جوانان در تامین اقلام اولیه زندگی هم مانده‌اند.

شمس: موافق شفافیت آرا هستید؟

عبادی: اصل در موضوع شفافیت است اما یک حاشیه‌ای از آن دیده‌ام که برایم دغدغه ایجاد کرده است، اگر هر نماینده تصمیمش را شفاف کند ما را به یک فضای پوپولیستی نخواهد برد؟مثلا یک نماینده در یک مسئله نظر تخصصی‌اش موافق است اما چون از فشار افکار عمومی نگران است مخالفت می‌کند یعنی نظرات تخصصی در اثر شفافیت به سوی دیگری می‌رود که این یک خطر است که باید برای آن راهکاری پیدا کنیم. خودم ملتزم به شفافیت هستم اما گاهی نمایندگان در اعلام نظر تخصصی با مشکل مواجه می‌شوند و باید برای آن هم راهی پیدا شود.

شمس: همواره گفته می‌شود سهم روحانیت در میان نمایندگان یک نفر است با توجه به حضور آقای تاج الدینی رقابت چگونه می‌بینید؟

معیار در انتخابات که مثلا یک روحانی یا یک نفر خانم و بقیه شخصی باشد من در آوردی است و معیار انتخاب مردم است که مردم هم معیارهای متفاوت دارند که بر اساس شناخت، مطالبه گری و… به یک، دو یا سه روحانی رای می‌دهند. لذا اینکه بگوییم یک روحانی انتخاب شود باور غلطی است. اگر دو روحانی بتوانند در مجلس صلاح استان را پیش ببرند اما بگوییم که نه یک روحانی باید باشد و از ظرفیت نفر دوم استفاده نکنیم، غلط است و به نظرم این مسائل خود ساخته است.

آقای میرتاج الدینی تجربه بلندبالایی در نمایندگی مجلس دارند و مردم هم ارزیابی می‌کنند و بر اساس این ارزیابی انتخاب می‌کنند کمااینکه رزومه من را می‌بینند و یا انتخاب می‌کنند یا انتخاب نمی‌کنند. ای کاش بحث احزاب در کشور ما به خوبی جا می افتاد و آنها خودشان را معرفی می‌کردند و بعد هم نمایندگان خودشان را معرفی می‌کردند.

شمس: سخن پایانی با مردم

عبادی: کشور ما منابع و ظرفیت‌های زیادی دارد و باید به جای استفاده از نسخه‌های منسوخ شده دنیا از نسخه‌های متناسب با زیست بوم خودمان در اقتصاد استفاده کنیم و قطعا اینگونه به دوره مطلوب اقتصادی خواهیم رسید و این هم جز با انتخاب مجلسی درست و متخصص میسر نیست. مردم با هوشیاری نمایندگانی متخصص و دلسوز انتخاب کنند تا آرمان‌های اقتصادی و به تبع آن سایر آرمان‌ها محقق شود.