فردای «ایران آزاد» چه شکلی است؟
فردای «ایران آزاد» چه شکلی است؟
ایران آزاد عبارتی است که براندازان معمولا برای فردای پس از جمهوری اسلامی به کار می‌برند و مدینه فاضله‌ای را از نگاه خود به تصویر می‌کشند. نزدیک به دو هفته می‌شود که اعتراضاتی به صورت پراکنده اما مداوم در ایران شکل گرفته است. اعتراضاتی که با محکوم کردن گشت ارشاد شروع شد و البته خیلی زود رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و صدای براندازان بلند شده است. سوال اینجاست که فردای ایران آزاد چگونه خواهد بود؟

به گزارش شمس، اپوزیسیون و رسانه‌های غربی می‌گویند اعتراضات اخیر در ایران خبر از انقلابی نوین می‌دهد. اما نداشتن ایدئولوژی، لیدر و حتی برنامه‌ای برای فردا خبر از یک موج بی‌ریشه می‌دهد. با این وجود می‌توان با بررسی رفتار و کنش‌های مخالفین جمهوری اسلامی دریافت که فردای ایران آزادی که مخالفان می‌گویند به چه شکل خواهد بود؟ و آیا اساسا این مخالفین میتوانند بر سر یک چارچوب واحد با یکدیگر توافق کنند یا خیر؟

یکم اکتبر در بیش از ۱۵۰ شهر در جهان تجمعاتی علیه جهموری اسلامی صورت گرفت. تجمعاتی که از قضا ایرانیان ساکن کشورهای مختلف آن را رقم زده بودند. اتفاق جالبی که ازین تجمعات در شبکه‌های اجتماعی داغ به اصطلاح ترند شد، بیرون کردن دوهنرمند ایرانی «مهناز افشار» بازیگر و «محسن نامجو» خواننده  بود . آن هم در دو کشور مختلف!  در تجمعی که در یکی از شهرهای آلمان صورت گرفته بود معترضین مهناز افشار را از جمع خود بیرون کردند! افشار بدون حجاب و علیه جمهوری اسلامی شعار می‌داد با این وجود به دلیل رفتارهای ضد و نقیض‌ش  و همچنین پرونده شیرخشک‌های آلوده که همسرش متهم آن پرونده بود، از سوی اپوزیسون طرد شد. گروههای اپوزیسون معتقدند که همسر افشار همچنان با شرکت‌های ایرانی همکاری می‌کند و مخالف براندازی نظام حاکم در ایران است. همین نکته افشار را که سالها سابقه کنش‌گری در حوزه زنان دارد را از جمع اپوزسیون بیرون راند.

در همان لحظات در آن سوی اروپا، محسن نامجو را هم از راهپیمایی خود علیه جمهوری اسلامی بیرون کردند. نامجو سالها قبل متهم به تجاوز به چندین زن شده بود. آنطور که مشخص است هنوز گروههای بزرگ و کوچک اپوزیسیون چارچوب‌های مشترکی برای گفتگو با یکدیگر پیدا نکرده‌اند.

کدام آزادی؟

وقتی صحبت از آزادی عقیده و نوع پوشش می‌شود؛ در نگاه اول گمان می‌کنید شما هر پوشش و عقیده‌ای که داشته باشید محترم شمرده می‌شوید. اما نوع رفتار مخالفین جمهوری اسلامی و کسانی که شعار زن زندگی آزادی سر میدهند کاملا خلاف این موضوع را نشان می‌دهد.  برای نمونه می‌توانید ماجرای حمله به عزاداران پاکستانی‌ در لندن را مطالعه کنید. هفته گذشته اپوزیسیون ایرانی در لندن به دسته عزاداران پاکستانی حمله کردند! عزاداران لبیک یا حسین می‌گفتند و از ایرانیانی که شعار آزادی می‌دادند، کتک می‌خورند. ویدیوی وایرال شده از این حمله را می‌توانید در شبکه‌های اجتماعی ببینید. کافی است کلید واژه عزداران پاکستانی در لندن را جستجو کنید تا دقیق‌تر به ماهیت اپوزسیون آزادی‌خواه پی ببرید.

حتی اجازه سکوت هم ندارید!

با شروع اعتراضات پراکنده در ایران، طولی نکشید که آموزش ساخت کوکتل موتولوف، نحوه فرار از دوربین‌های مداربسته، آموزش جراحی خروج ساچمه و گلوله در خانه از سوی برخی رسانه‌ها و سلبریتی‌های ایرانی منتشر شد. اطلاعاتی که بیشتر خبر از یک جنگ شهری تمام عیار می‌داد، نه یک اعتراض مدنی!

اپوزسیون و براندازان از سلبریتی‌های ایرانی همراهی با مردم و هشتگ‌های مهسا امینی و اعتراضات سراسری را مطالبه کردند. از افرادی که با آنها همراهی می‌کردند تقدیر کرد و به سلبریتی‌هایی که به هر دلیلی تصمیم به عدم واکنش داشتند،حمله کردند. حتی لیستی از هنرمندان و وزرشکارانی که با این هشتگ‌ها همراهی نکردند هم منتشر شد و خواهان تحریم و آنفالو آنها در شبکه‌های اجتماعی شدند. برخی از هنرمندان نیز از فشارها و تهدیدهایی که از سوی این جبهه شده‌ بودند هم سخن گفته‌اند. در واقع حتی سلبریتی ها نیز به عنوان یک شهروند یا حتی کنش‌گر اجتماعی هم نمی‌توانند نظری مخالف با اپوزیسون داشته باشند و حتی اجازه سکوت کردن هم از سوی براندازان ندارند.

دنیای فانتزی براندازان

اگر در شبکه‌های اجتماعی نگاهی به مطالبات براندازان و افرادی که خواهان ایران آزاد به زعم خودشان هستند بندازید، جز رقص و آواز و آزادی سرو مشروبات الکلی و بی‌حجابی چیزی دستگیرتان نمی‌شود. فردا ایران آزاد احتمالا می‌بایست فقط همین هارا داشته باشد، بدون ایدئولوژی و بدون حتی هدف و برنامه. شبیه یک تالار عروسی ۸۵ میلیونی که شرکت‌کنندگان آن در تمام مدت در حال رقص و آواز هستند.

این موضوع را می‌توان حتی در کتب درسی که برای فردای ایران آزاد به صورت نمادین طراحی کرده‌اند و این روزها دست به دست می‌چرخد هم دید.

جدایی طلبان مشغول کارند!

هنوز اعتراضات به دوام و قوامی نرسیده که در همین جمعه اخیر در زاهدان نمازگزاران را به گلوله بستند. مسوولیت این حمله را گروه جیش العدل بر عهده گرفت. اما ماجرا به همین جا ختم نشد. حمله به چندین فروشگاه زنجیره‌ای، بانک و کلانتری را هم به این لیست اضافه کنید.   البته این اتفاق جدیدی نیست، قبلا نیز در شرایط مشابه حملات تروریسی در استانهای مرزی کشورمان انجام می‌شد و این بار نیز دور از انتظار نبود.

 آنچه درباره فردای ایران آزاد می‌توان تصور کرد، ایرانی چندپاره و سرزمینی بدون حق اظهار نظر و عقیده است. اپوزیسون‌ها نه تنها با عقاید مذهبی و شبه مذهبی و اتحاد هویت‌های قومی در کف جامعه ایران مخالفت خواهند کرد بلکه حتی هنوز میان خود نیز به چارچوبی مشترک برای فردایشان نرسیده اند.

انتهای پیام /

  • نویسنده : عارف چراغی - ایسنا