«روح الله رشیدی» عضو شورای شهر تبریز و از مخالفان استیضاح برکناری عباس رنجبر با ارسال پیامی به تحریریه شمس نوشت:
« ضمن احترام به حقوق همکاران محترم شورا در نظارت و پاسخخواهی از شهردار، میتوان در مورد تکتک موارد طرح شده در متن استیضاح، حرف زد و متن را نقد کرد. با این همه به نظر میرسد مهمتر از این موارد، بررسی پیامدهای استیضاح شهردار از جهات مختلف است. در واقع باید هزینه و فایده کنیم و تصمیم محاسبهشدهای بگیریم که منفعت عمومی شهر را تامین کند.
از این منظر، توجه همکاران محترم و ناظران را جلب میکنم به فضای حاکم بر شهر در طول یک سال اخیر. لااقل از یک سال پیش به این سو، مدیریت شهر، تحت تاثیر مباحث انتخاباتی، با نوعی بیثباتی روبرو بوده و حاصل این بیثباتی، کاهش بازدهی، بیبرنامگی و اختلال در خدمترسانی شهرداری بوده است. بی انگیزگی و قرار گرفتن مدیران در وضعیت برزخی، در این دوره، موجب خسارت شده است.
انتخابات شوراها که برگزار شد، تغییراتی در رویکردها ایجاد شد و مدیریت شهری سعی کرد خود را با اولویتهای شورای جدید همخوان کند. در دو ماه ابتدایی شورای ششم، شهرداری با سرپرست مدیریت شد. خب علیرغم همهی تلاشها، سیستم به هر حال این دوره را موقت تلقی میکند. اواسط مهر، شهردار جدید منصوب شد و روند امور، شکل دیگری پیدا کرد. از هفتههای اول، اصطکاک شدیدی بین شورا و شهردار در قضیهی انتصاب تعدادی از مدیران ایجاد شد. بعدها هم تقریباً هر هفته منتظر یک تذکر یا سوال از شهردار بودیم. با این همه، رسیدیم به فصل بودجه. ثبات تدریجی علیرغم همهی چالشها در حال شکلگیری بود که به یکباره و دقیقا در اثنای بررسی لایحهی برنامه و بودجهی سال بعد، استیضاح شهردار اعلام وصول شد.
ثباتی که با زحمت ایجاد شده بود دوباره به هم ریخت. در ادامه نیز اگر استیضاح رای بیاورد و شهردار برکنار شود، در آستانهی سال جدید، شهر بدون شهردار و با سرپرست مدیریت خواهد شد. این یعنی بازگشت به نقطهی بیثباتی. حتی اگر خوشبینانه نگاه کنیم و بگوییم در اسرع وقت، شهردار جایگزین معرفی خواهد شد بازهم سیستم در سردرگمی خواهد بود و دوباره اسیر تغییرات با سلیقهی جدید خواهد شد. با هر محاسبهای، حداقل سه ماه آتی نیز تحت تأثیر تغییرات جدید قرار میگیرد. پس از آن نیز به شکل طبیعی، بحثهای داخلی شورا و انتخابات هیئت رئیسهی سال دوم شروع خواهد شد.
با این حساب، عملا یک سال اول شورای ششم، بدون ثبات و با تنشهای ناگزیر و هزینهزا، سپری خواهد شد و عملکرد چشمگیری به نفع شهر و مردم رخ نخواهد داد. چنین هزینهای را برای شهری با کاستیها و نیازهای تبریز، بسیار زیاد و البته قابل اجتناب میدانم.
دلیل اصلی مخالفتم نیز، همین هزینههای بزرگ و ظاهراً انکارشده است و میشود راه بهتر و موثرتری به نفع مردم برگزید.
در باب عملکرد شهردار نیز باید عرض کنم، شهردار نیز مانند همهی ما نقاط ضعف و قوتی دارد و عملکردش نیز تحت تأثیر این نقاط ضعف و قوت، میتواند ارزیابی شود. بنده تصورم این است که باید روی نقاط قوت شهردار تمرکز داشت و به اعتبار این نقاط قوت، نقاط ضعفش را پوشش داد. مدت زمان چهارماه، برای ارزیابی عملکرد شهرداری که از وسط سال با محدودیتهای مالی و موانع فصلی مسئولیت پذیرفته، زمان مناسب و منصفانهای نیست.
اگر هم بنا بر ارزیابی در این زمان باشد، شایسته است نقاط قوت و ضعف را باهم ببینیم. به هر حال در همین مدت با وجود محدودیتها و کاستیها، اقدامات مثبتی هم رخ داده؛ از جمله تغییر رویکردهای اساسی در بودجهریزی، راهاندازی خزانهی متمرکز، اصلاح ساختار، آغاز تحولات مردممحور در حوزهی شهرسازی، اراده برای شفافیت، توجه محسوس به مناطق محروم و حاشیهنشین و ارائهی نخستین برنامهی عملی در این حوزه، زمینهزدایی از فساد، مقاومت در برابر امتیازطلبیها و رانتخواهیهای برونشهرداری و دفاع سرسختانه از حقوق شهرداری و مردم، تعیین تکلیف برخی پروژههای کلان و مسئلهدار به نفع مردم و مسائل مبنایی دیگری از این دست.
ویژگیهای فردی شهردار مانند پاکدستی و اشراف کارشناسی به مسایل شهرداری، پرکاری و پرهیز از دلمشغولیهای تشریفاتی و نمایشی هم میتواند مورد توجه باشد.
البته ضعفهایی هم متصور هستم برای شهردار، که طبعا باید لحاظ شود. اما در مجموع، ویژگیهای ایشان را برای مدیریت وضع موجود شهرداری و تحول در آن، مساعد میدانم. »
انتهای پیام /