خودم را نفرین کردم/ کارپرداز و بی‌اختیار بودم!
خودم را نفرین کردم/ کارپرداز و بی‌اختیار بودم!
استاندار آذربایجان‌شرقی گفت با مشاهده فقر و شرمندگی سرپرستان خانوار هر روز خود را نفرین کرده است.

به گزارش خبرنگار شمس، «محمدرضا پورمحمدی» صبح امروز در مراسم معارفه استاندار جدید آذربایجان‌شرقی با بیان اینکه استانداران زیر مجموعه وزارت کشورند اما وقتی رئیس‌جمهور حکم استاندار را می‌دهد جایگاه او را بالا می‌برد و دستگاه‌ها را با وی هماهنگ‌تر می‌کند، اظهار داشت: خوشبختانه آقای رئیسی چنین رویه‌ای پیش گرفتند و برخلاف قبل حکم استانداران را شخصا امضاء و ابلاغ می‌کنند.

وی اذعان کرد: آرزو بر پیران عیب نیست و کاش اختیارات استانداران را افزایش دهند و روزی برسد که همچون رئیس‌جمهور که کابینه‌اش را شکل می‌دهد، استاندار هم بتواند مدیران کل خودش را انتخاب کند.‌

استاندار سابق آذربایجان‌شرقی در دولت روحانی با اعلام اینکه استاندار اینجا کارپرداز است، توضیح داد: رئیس‌جمهور در اردبیل گفتند چرا راه‌آهن اردبیل دو دهه طول کشید؟ اینجا هم راه‌آهن تبریز چنین وضعیتی داشت.‌ اطاله‌ی پروژه‌ها به‌نفع مشاور و ناظر است و تنها فردی که از آن نفع نمی‌برد استاندار است.

وی تاکید داشت: عابدین خرم، استاندار جدید آذربایجان‌شرقی فردی دلسوز و شیفته‌ی خدمت است و هرچه از نیکی او شنیدید حقیقت است.‌

پورمحمدی با اشاره به بازتاب سخنان خود در نشست روز خبرنگار، یادآور شد: ۱۷ مرداد ماه گفتم در دوره‌ی ما فقط شهاب سنگ نبارید و شاهد انواع بلایا اعم از کرونا و سیل و زلزله و حریق بودیم. یکی کامنت زده بود شهاب سنگ خودتانید و دولت‌تان!

وی ادامه داد: نرخ بیکاری را از ۱۰.۴ درصد به ۷.۴ درصد رساندیم و در شبستر این نرخ بیکاری ۴ درصد است. ‌این هم تقصیر دانشگاه است که فقط مدرک داده بطوریکه فوق‌لیسانس‌ها و دارنده مدارک دکترا بیکارند.

استاندار سابق آذربایجان‌شرقی خاطرنشان ساخت: اخیرا ۴ سد افتتاح کردم و برخی‌ها با پیشرفت ۹۷ درصدی معطل مانده‌اند. مثل همیشه آمدند ۱۷۰ میلیارد قول تخصیص بودجه دادند و ۲۰ میلیارد به‌زور گرفتیم.‌ برای همین سدها تکمیل نشده است.

وی افزود: وزارت با پیمانکار راه‌آهن تبریز قرارداد بسته بود و برای ۵ هزار نقطه جوش روزانه با یک دستگاه ۲۰ جوش می‌زدند. اگر من اختیار داشتم از گوش او می‌گرفتم و از استان بیرون می‌کردم.

پورمحمدی در پایان سخنان خود با چشمانی اشک‌بار توضیح داد: ساعت ۲۰:۳۰ شب از استانداری به خانه بر می‌گشتم و پیرمردی را دیدم که عاجزانه به تیر چراغ برق تکیه کرده است. فکر کردم مریض است اما وقتی پرسیدم گفت شرمنده اهل منزلم و نمی‌توانم خانه بروم. به او کمکی کردم و مرا دعاکنان رفت اما من به‌خودم نفرین می‌فرستادم که تو چه استانداری هستی که مردمت به این روز افتاده‌اند! مگر یکی دوتاست که حمایت‌شان کنم؟ فقر بیداد می‌کند.

انتهای پیام/