فرهنگی شمس: بین حرف و عمل، دو نیمفاصله است در نوشتار و فرسنگها راه است در عمل. امروز به فراخور زمانه و بلایی که نتیجهی اعمال همهی ما آدمهای روی کرهی زمین است، دچار ابتلائات دنیایی شدهایم که درمانش به “امروز و فردا و هرگز” موکول شده است.
امروز برای ما که نه مدعی انسانیت بلکه پرچمدار مذهب راستین تشیع هستیم فرصتی بدیع برای جلوهنمایی زیباییهای دینمان فراهم آمده؛ در ایامی که روح و جانمان عزادار سیدالشهداست و دست و دلهایمان کوتاه از هیئت، مجلس وعظ و روضه است باید تدبیری تازه بیندیشیم تا دستخالی از این روزها گذر نکنیم.
اگر حضرت آقا ولی امر مسلمین جهان امر فرمودند پیرو ستاد ملی کرونا باشیم، مثل حاج مهدی رسولی کوچه به کوچه و خانه به خانه عشق حسین را زمزمه کنیم.
نذریهایمان را به سمت و سویی سوق دهیم که دستی از نیازمندی بگیرید در این آشفته بازار اقتصاد، اگر روزی موکب و خیمه به عشق حسین(ع) برپا میشد و کام عاشقان را به چای، شربت و غذا متبرک میکرد امروز همان خیمه گاه باید دست مردی را بگیرد که این بلای جهانی دستهایش را تهی از نان و رخسارهاش را شرمگین از نگاههای زن و فرزند کرده…
باید صبر کرد بر این دشواری و تسلیم بود بر امر رهبری اگر مدعی هستیم که پیرویم! در کارزارهای بزرگ است که میتوان عیار نفس را سنجید، به اینکه تابعیم یا سرکش!
ما ملت امام حسینیم
امروز هر خانه باید حسینیه ای شود که بر سرَ دَرش نقش بسته: «این خانه عزادار حسین است». پرچم، بیرق و کتیبه هم اگر نباشد حتما تکه پارچهای سیاه پیدا میشود که بشود بزنیم بر گوشهای از خانه و اهل خانه خاصه فرزندان را ببریم زیر لوایش و لالایی هایی عاشورایی در گوششان بخوانیم، یا مصحفی از سرگذشت کربلا به دست نوجوان و جوانمان بدهیم که بداند این روزها چرا هنوز پس از یک هزار و چهارصد سال برای ما رنگ عزا دارد. یا نه این ها هم که نباشد شعلهی گاز خانه به نیت احسان سیدالهشدا(ع) روشن شود و مادر چای خانه را به نیت چای روضه بریزد و به همین سادگی عطر و بوی کربلا در خانه جاری شود.
هنوز هم میشود حسینی شد و حسینی ماند به شرط آنکه فقط در پروفایلهایمان عزادار نباشیم.
انتهای پیام/