سیلی آیت‌الله شهید قاضی بر صورت سروانِ پهلوی/ روایتی از پناه آیت‌الله آل‌هاشم به مجاهد آذربایجان
سیلی آیت‌الله شهید قاضی بر صورت سروانِ پهلوی/ روایتی از پناه آیت‌الله آل‌هاشم به مجاهد آذربایجان
همراه آیت‌الله شهید قاضی می‌گوید ایشان با مشاهده آزار و اذیت مردم توسط ماموران شاهنشاهی از مسجد بیرون آمدند و یک سیلی به سروان زدند.

کریم ارسلانی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی شمس با اشاره به نقش بازار تبریز در شکل‌گیری انقلاب اسلامی، ابراز داشت: مسجد مقبره در بازار سرپوشیده تبریز ستاد فرماندهی انقلاب اسلامی بود و سرای آن صاحبانی داشت که به مرور زمان از میان‌مان رفتند.

وی با اشاره به وجود افراد معتقد، ولایت‌مدار و انقلابی در بازار مسقف تبریز، خاطرنشان کرد: زمان انقلاب اصناف چشم‌شان را به لب‌های آیت‌الله شهید قاضی طباطبایی می‌دوختند و به‌قدری به شجاعت و صداقت ایشان ایمان داشتند که در برابر اوامرشان سرباز نمی‌زدند.

مبارز انقلابی با قرائت شعر “هزار بار بشویم دهان به مشک و گلاب؛ نام تو بردن کمال بی‌ادبی است”، تاکید داشت: آیت‌الله قاضی یک مرجع دینی، سیاسی و اقتصادی بود و سال ۵۶ روزانه یک خودرو از منزل ایشان نان و مواد غذایی برای مستضعفان محلات شهر پخش می‌کرد.

وی با بیان اینکه عالم باید مرجع تمام امور مسلمین باشد، تصریح کرد: باید همراهان شهید قاضی در سال‌های انقلاب از شخصیت و رفتار ایشان به نسل جوان بگویند تا جوانان بدانند چه سرمایه‌هایی را از دست داده‌ایم.

ارسلانی با اشاره به عدالت‌جویی و ظلم‌ستیزی آیت‌الله شهید قاضی، یادآور شد: ایشان در زمان طاغوت علوی صحبت می‌کردند؛ هرچند حرف زدن برای عده‌ای خیلی راحت است اما آنجا که صحبت به بهای جان و مال تمام می‌شود، اوضاع فرق می‌کند.

وی ادامه داد: در نماز عید فطر آیت‌الله قاضی فریاد عدالت سر می‌دادند و می‌گفتند: “ای سرهنگ‌های عمامه‌دار از خدا بترسید” و در راه بازگشت به خانه‌شان نیز مزدوران مثل مگس حمله ور شدند اما ایشان پا پس نکشیدند چون معلوم بود مخاطب‌شان چه کسانی است.

فعال انقلابی با اعلام اینکه شهید قاضی شجاعت، صداقت و مردم نوازی داشتند، عنوان کرد: ظهر ماه مبارک رمضان بعد از نماز نیروزهای رژیم طاغوت بر سرمان آوار شدند و مسجد را تخریب کردند؛ در محراب مقابل آیت‌الله قاضی کارتون آتش زدیم تا گاز ایشان را دچار خفگی نکند، فضای مسجد کشنده شد و همه بالاجبار بیرون رفتند اما آیت‌الله قاضی نرفت؛ چندین نفر دور ایشان جمع شدیم و التماس کردیم “آقا بس است برویم” اما ایشان با همان لحن لطیف فرمودند “آیا همه رفته‌اند تا من هم بروم؟”

وی افزود: به آیت‌الله قاضی گفتیم بله همه رفته‌اند و آخر سر چندین نفری خود را سپر قرار دادیم تا ایشان را از معرکه بیون ببریم اما آقا بعد از ترک مسجد، اولین کاری که در راسته‌بازار کرد نواختن سیلی بر گوش یک سروان بود؛ ایشان فریاد زدند: “از خدا نمی‌ترسید؟ چرا با جماعت این کار را می‌کنید؟”

ارسلانی با بیان اینکه در بحبوحه‌ی انقلاب رژیم طاغوت دستور شلیک داده بود و تیمسار می‌گفت اگر مردم به خیابان‌ها بیایند این‌بار به جای سرنیزه از گلوله استفاده خواهیم کرد، گفت: ۳۰۰ نفری در خانه آیت الله قاضی جمع شده بودیم و هر چقدر اجازه تظاهرات خواستیم ایشان به‌‌خاطر حفظ جان مردم اجازه ندادند؛ بازار تبریز در اطاعت نماینده ولی فقیه بود و هیچکس نمی‌گفت حال که شما مانع می‌شوید شخصاً در خیابان‌ها حاضر می‌شویم.

وی اضافه کرد: در همان روز بیش از ۱۰۰ نفر خانم آمدند و با اشاره به حادثه‌ی یک روز قبل آن مبنی بر کشتار انقلابیون شعار دادند “ای رهبر مجاهد به پا خیز که مسلمان کشته شد”؛ آیت‌الله قاضی با مشاهده خشم جمعیت به تیمسار زنگ زدند گفتند من به مردم مسی‌گویم بیرون بیایند و شما هم هر کاری می‌خواهید انجام دهید.

این مبارز انقلابی با بیان اینکه متاسفانه در مرور زمان و به‌خاطر فشارهای اقتصادی و خیانت‌های برخی مسئولین به نظام و انقلاب اسلامی از ولایت‌مداری برخی بازاریان تبریز هم کاسته شده است، در ذکر خاطره‌ای دیگر، ابراز داشت: روزی آیت‌الله شهید قاضی در محدودیت ماندند و می‌خواستند دستگیرشان کنند لذا ایشان یک روز در خانه آیت‌الله آل‌هاشم ماندند.

انتهای پیام/